ارزيابي ويژگي هاي خميركاغذ توليد شده از كلش برنج بوسيله فرآيندهاي تركيبي مونواتانول آمين و سولفيت پتاسيم

Evaluation of the pulp properties produced from rice straw by monoethanolamine and potassium sulfite combined processes

در اين تحقيق از مونواتانولآمين با غلظت 15 درصد به همراه افزودني سولفيت پتاسيم در 4 سطح و پخت سولفيت پتاسيم با قليائيت 14 درصد به همراه افزودني مونواتانول آمين در 4 سطح به عنوان مايع پخت جهت خمير كاغذسازي از كلش برنج مورد استفاده قرار گرفته اند. سولفيت پتاسيم/هيدروكسيد پتاسيم و سولفيت سديم/ هيدروكسيد سديم در نسبت هاي 50/50 درصد و تيمار سولفيت سديم در قلياييت 14 درصد به عنوان تيمارهاي شاهد انتخاب گرديدند. بر اساس نتايج بدست آمده خميركاغذ توليدشده با مونواتانول آمين (15 درصد) داراي بيشترين بازده كل و بيشترين عدد كاپا مي باشد. با استفاده از سولفيت پتاسيم به عنوان عامل افزودني در پخت هاي مونواتانول آمين مقدار وازده، بازده كل و عدد كاپا كاهش مي يابد به طوري كه كم ترين بازده و كم ترين عدد كاپا مربوط به تيمار مونواتانول-آمين (15 درصد) در تركيب با سولفيت پتاسيم (40 درصد) مي باشد. در تيمار سولفيت پتاسيم (14 درصد) مشاهده شد كه با افزايش غلظت مونواتانول آمين به عنوان عامل افزودني ميزان بازده كل افزايش و ميزان وازده و عدد كاپا كاهش مي يابد. بيشترين شاخص كشش مربوط به تيمار مونواتانول آمين (15 درصد) در تركيب با سولفيت پتاسيم (10 درصد) و بيشترين شاخص تركيدن مربوط به تيمار سولفيت پتاسيم (14 درصد) در تركيب با مونواتانول آمين (20 درصد) مي باشد. با توجه به نتايج ويژگي هاي نوري مشخص شد كه بيش-ترين ميزان درجه روشني مربوط به سولفيت پتاسيم (14 درصد) در تركيب با مونواتانول آمين (20 درصد) و بيشترين ماتي مربوط به مونواتانول آمين 15 درصد مي باشد. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه فرآيند مونواتانول آمين در تركيب با سولفيت پتاسيم مي تواند به صورت موفقيت آميزي بر روي كلش برنج اجرا شود و ويژگي هاي خميركاعذهاي توليدي به ويژه از نظر مقاومت هاي مكانيكي در حالت تركيبي برتر از فرآيند سودا و فرايند هيدروكسيد پتاسيم به تنهايي مي باشند. همچنين كاربرد فرآيندهاي تركيبي براي خميركاغذسازي از كلش برنج مي تواند امكان استفاده از مايع پخت باقيمانده را به عنوان كود آلي فراهم آورد، مايعي كه بازيابي آن چالش برانگيز به نظر مي رسد.

In this research, momoethanolamine in the charge of 15% with potassium sulfite in four levels as additive and also potassium sulfite in the charge of 14 % as NaOH with addition of monoethanlolamine in four levels were used as cooking liquor for pulping of rice straw. The combination of potassium sulfite/potassium hydroxide and sodium sulfite/sodium hydroxide in the ratio of 50/50 and sulfite sodium treatment in the alkalinity of 14 % as NaOH were selected as reference treatments. The results showed that the pulp produced using pure monoethanolamine (15%) has the highest yield and the highest kappa number. By using potassium Sulfite as an additive in MEA pulping, the rejects, yield and kappa number was decreased and the lowest yield and the lowest kappa number was relevant to monoethanolamine(15%) combined with potassium sulfite (40%). In potassium sulfite (14%) pulping with increasing of monoethanolamine concentration as additive, the amount of total yield increased but the kappa number and reject contents decreased. The highest tensile index was relevant to monorthanolamine (15%) combined with potassium sulfite (10%) and the highest burs index belongs to potassium sulfite (14%) / monoethanolamine (20%) treatment. According to the optical properties, it was found that the highest brightness) achieved in potassium sulfite (14%) / monoethanolamine (20%). The highest opacity was relevant to the monoethanolamine 15% treatment. The results of this study showed that monoethanolamine process in combined with potassium sulfite can be performed successfully on rice straw and pulp properties especially mechanical characteristics in combination case are superior to soda and potassium hydroxide processes. Furthermore, utilization of the combined processes for the pulping of rice straw could be provided the possibility of the use of cooking liquor as organic fertilizers, which its recovery seems to be challenging.