عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي مسئلۀ شر در مكتب حكيم سبزواري و مكتب عرفاني مولوي
پديد آورندگان :
حسيني ، شهاب الدين دانشگاه خوارزمي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
حكيم سبزواري , شر , شر عدمي , مولوي , وجودي بودن شر
چكيده فارسي :
يكي از اموري كه خاستگاه الحاد در جهان غرب شده و از دغدغههاي اديان و مكاتب فلسفي بوده، پاسخ به پرسش شر است. اصليترين پرسش اين است كه آيا شرور در مكتب فلسفي حكيم سبزواري و مكتب عرفاني مولوي امري وجودي است يا عدمي؟ اگر امري وجودي است، با خير محض بودن خداوند و با قدرت و علم الهي حتي با مسئلۀ سنخيت بين علت و معلول چگونه سازگار است؟ حكيم سبزواري، شرور را امر عدمي، ولي مولوي شرور را امر وجودي و عيني (objective) ميداند و براي تبيين ديدگاه خود، ابتدا شرور را نسبي ميداند نه مطلق، و وجود موجود، به خدا نسبت داده ميشود و شرور با واسطه به خدا منتسب هستند، زيرا لازمۀ محدوديت و ماده است، چون موجود وقتي تنزل كند، وجود تنزليافته، محدوديت دارد و محدوديت و ماديت اين تصادمها را دارد و گريزي از آن نيست، آنگاه از توصيف به تجويز ميپردازد و پذيرش رنجها را براي تكامل آدمي لازم ميداند، نگارنده ابتدا ديدگاه اين دو حكيم و عارف را تبيين كرده و به مقايسه و بررسي ديدگاهها پرداخته است و در نهايت نگاه عرفاني مولوي را واقعبينانهتر و به سلامت روان نزديك ميداند.