چالش‌هاي يادگيري الكترونيك: مطالعه‌اي با رويكرد پديدارشناسي

هدف پژوهش حاضر، آگاهي از تجارب زيسته اساتيد و دانشجويان تحصيلات تكميلي از مفهوم آموزش الكترونيكي و چالش‌هاي آن است. در اين راستا از رويكرد پژوهش كيفي- پديدارشناسي استفاده شد. ميدان پژوهش، دانشگاه تهران بود. نمونه پژوهش10 نفر از اساتيد با تجربه و 10 نفر از دانشجويان تحصيلات تكميلي دوره‌هاي آموزش الكترونيكي در سال1396_1397 بودند كه به روش نمونه‌گيري هدف‌مند و ملاك‌محور تا حد اشباع نظري ادامه يافت. براي گردآوري داده از مصاحبه نيمه‌ساختاريافته استفاده شد. براي تحليل داده‌هاي پژوهش از روش هفت مرحله‌اي كلايزي استفاده شد. در مجموع، 8 مضمون و30 خرده‌مضون شناسايي شد. جهت ارزيابي يافته‌هاي پژوهش با استفاده از مطالعه و بررسي مستمر داده‌ها، بازنگري و تجزيه و تحليل انجام شده توسط همكاران استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه برداشت و تصور اساتيد با دانشجويان در قسمت مربوط به چالش‌هاي اساتيد و دانشجويان متفاوت است و هر يك از دو گروه چالش‌هايي را يادآور شدند.