كليدواژه :
انسان , , ارتباط انسان با جامعه , , ارتباط انسان با طبيعت , , انفال. ,
چكيده فارسي :
در اين مقاله، ارتباط متقابل انسان، جامعه و طبيعت از نگاه قرآن مورد بررسى قرار گرفته است، انسان از يك نظر، جزئى از جامعه و طبيعت است و با آن رابطهاى چند جانبه دارد. نويسنده با روش توصيفي تحليلي و با هدف كشف و تبيين نوع ارتباط انسان، جامعه و طبيعت بر اساس آيات اجتماعي سورۀ انفال پرداخته است، حال فرآيند ارتباط مؤثر فرد با جامعه، نياز به مطالعه و بررسي جدي دارد كه تلاش نگارنده بر اين بوده است تا با تمركز بر سورۀ انفال، آموزههاي قرآن را براي آن برداشت كند، در مجموع يافتههاي اين مقاله تأكيد دارد انسان در نظام هستي، ارتباطات و روابط گوناگوني دارد كه ميتوان اين ارتباطات بيروني را در سه دسته قرار داد: ارتباط با خدا، ارتباط با جامعه (همنوعان خود) و ارتباط با طبيعت و جهان هستي، در ارتباط با خداوند اولاً بايد نسبت به او شناخت و معرفت پيدا كند و با معرفت به او، به پيامبر و رساننده پيام او اعتقاد و از اوامرش تبعيت و از مخالفت با او بپرهيزد ، در ارتباط با انسانهاي ديگر و همنوعان خود نيز بايد بداند كه انسان موجودي اجتماعي است و زندگي اجتماعي، منشأ حقوق و تكاليف معيني است، اين مسئله با توجه به آيات سورۀ انفال، شامل فتنه بودن فرزند، اصلاح ذات البين، انفاق به مردم، تأليف قلوب، هجرت و صلح ميشود كه انسان در زندگي اجتماعي با توجه به كرامت و مسئوليت خويش، بايد موارد فوق را رعايت كند تا زمينه ساز تحقق عدالت اجتماعي گردد، در رابطه با طبيعت نيز بايد چگونگي رابطۀ جهان هستي را با خداوند دريابد و نيز بفهمد كه خود او نسبت به جهان هستي و طبيعت چه رفتار و كرداري بايد داشته باشد تا برخورداري متقابل حاصل شود، آگاهي از امكان آثار كارهاي انسان بر اين جهان و واكنشهاي احتمالي و متقابل جهان هستي و طبيعت از اموري استكه از اين سوره بهدست ميآيد.