تحليل گفتمان حاكم بر ساختار تبليغاتي داعش (مورد مطالعه: مجله دابق)

داعش از زمان ظهورش به طور مستمر از وجه تبليغاتي خود به بهترين نحو به منظور دستيابي به اهداف خود استفاده كرده است. اين وجه تبليغاتي، شامل طيف وسيعي از ابزارها، شامل شبكه هاي اجتماعي، ويدئوهاي اينترنتي و مجلات مي شود. به دليل اهميت وجه تبليغاتي داعش، در اين مقاله تلاش شده تا به اين سوال اصلي پاسخ داده شود كه، گفتمان حاكم بر ساختار تبليغاتي داعش چيست و اين گفتمان چگونه در نشريه «دابق»، جريان مي يابد؟ براي يافتن پاسخ سوال اصلي، از روش تحليل گفتمان به خصوص از نظريه تحليل گفتمان لاكلا و موفه، استفاده شده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهند كه نخست، قابليت دسترسي اين گفتمان تبليغاتي است كه به سبب نامناسب بودن جهان اجتماعي براي انسان مسلمان و نيز بي روح شدن زندگي اجتماعي افزايش مي يابد. ويژگي بارز ديگر در نظام معنايي تبليغاتي داعش، عنصر خصومت است كه دايره شمولش بسيار وسيع بوده و عامل اصلي در هويت يابي و نيز عمل ديني قرار مي گيرد. همچنين از ديگر يافته هاي مقاله حاضر آن است كه استعاري سازي در دنياي معاصر، سبب تحريك راديكاليسم در مخاطبان تبليغات داعش مي شود.  به طور كلي، در اين مقاله با استنادهاي متعدد به مجله دابق، ابعاد مختلف گفتمان حاكم بر ساختار تبليغاتي داعش، مورد بررسي قرار گرفته اند.