تبيين راهبردي از چالش‌هاي تفرق سياسي در ساختار حكمروايي منطقه كلان‌شهري مشهد

هدف اين پژوهش تشريح وجوه تفرق و گسست سياسي/ حاكميتي كنشگران (نهادها، عملكردها و قلمروهاي فضايي) در منطقه كلان‌شهري مشهد است كه در سايه تكثر و واگرايي كنشگران اين منطقه كلان‌شهري و در غياب يك چارچوب نهادي واجد صلاحيتِ برنامه‌ريز و سياست گزار پديد آمده است. اين پژوهش برحسب هدف، توسعه‌ايكاربردي و ازنظر چارچوب پژوهش، تحليليتوصيفي مبتني بر رويكردِ تحليل داده‌هاي ثانويه است. اين پژوهش، در قالب مدلي سه وجهي به تحليل قلمروهاي حكومتي/ مديريتي، نهادها و سازمان‌هاي مؤثر حاكميتي و منابع پشتيبان (برنامه‌ها، قوانين و ماليه) به‌عنوان ابعاد معرفِ تفرقِ سياسي در منطقه كلان‌شهري مشهد پرداخته است. واحد تحليل در اين تحقيق، منطقه كلان‌شهري مشهد است كه با محدوده عملكردي موجود مجموعه شهري مشهد يكسان ديده‌شده است. اين پژوهش نشان مي دهد كه تعدد و تكثر روزافزوني در قلمروهاي متداخل حاكميتي در غياب سازوكاري هماهنگ‌كننده براي يكپارچه‌سازي سياست‌هاي توسعه منطقه كلان‌شهري مشهد وجود دارد. در بُعدِ تفرقِ نهادي نيز اين منطقه كلان‌شهري عمدتاً ميان دودسته عناصر حكومتيدولتي و حكومتيعمومي بدون نقش‌آفريني شايسته حاكميتيِ نهادهايي چون آستان قدس رضوي و بخش خصوصي تقسيم‌شده است. اين پژوهش تدوين يك ساختار مشاركت جويانه و چشم‌انداز توسعه مبتني بر برنامه‌ريزي راهبردي را، اصلي مهم در راستاي همگرايي نهادي، عملكردي و قلمرويي تمام كنشگران منطقه كلان‌شهري مشهد مي‌داند.