عنوان مقاله :
خواستِ تعديل قدرت در كردارِ سياسيِ نخبگانِ پيشا مشروطه
پديد آورندگان :
اكبري ياسوج، حامد انشگاه آزاد اسلامي تهران شمال , گرجي ازندرياني، علي اكبر دانشگاه شهيد بهشتي تهران
كليدواژه :
تعديل قدرت , پراكسيس سياسي , عباس ميرزا , قائم مقام , اميركبير
چكيده فارسي :
چالش هاي نظم سياسي كهن با نظم جديد در آستانهي قرن نوزدهم و بحران هاي نشأت گرفته از آن، نخبگان سياسي و روشنفكران ايراني را متوجه ضرورت تأمل در اين باره و چاره انديشي براي خروج از وضع موجود نمود. در عالمِ انديشگي راه ها و راهكارهايي بي شمار براي خروج از اين وضع پيشنهاد گرديد، در ساحت عملي نيز به همان ترتيب. در اين ميان خواستِ تعديل قدرت يكي از راهكارهاي عمدهي نخبگان براي كارآمد نمودن نظم كهن و آماده سازي آن براي مواجهه با نظم نوين بود. نخبگان قاجاري در عصر پيشا مشروطه تلاش هاي اصلاح طلبانهي كلان و عمده اي را براي تعديل قدرتِ سياسي حاكم انجام دادند. عباس ميرزا پيشگام اين اقدامات بود و قائم مقام فراهاني قوام بخش اين كوشندگي ها به شمار ميرفت. در اين بين، ميرزا تقي خان فراهاني امير كبير ، نمايندهي اصلي و شاخص آرمان تعديل قدرت بود. هرچند تلاش هاي اين سه نفر در نهايت منجر به نهادينه شدن تعديل قدرت در ساختار حاكميت نشد ، اما راهي كه باز نمودند بعدها توسط رهروان آنان پيموده شد و در نتيجه ي آن ، انقلاب مشروطه به وقوع پيوست. اين مقاله به خواستِ اين سه نفر در جهت نيل به تعديل قدرت در كاركرد سياسي آنان در دوران پيشا مشروطه و دلايل ناكامي شان مي پردازد.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
پژوهش نامه تاريخ