بررسي رفتار امواج طولي بحراني و امواج لمب با تغييرات تنش در نمونه Al1050

موج طولي بحراني به معناي انكسار امواج طولي گسيل‌شده از محيط اول در راستاي موازي با سطح محيط دوم است. ارتباط بين تنش و سرعت موج با قانون آكوستوالاستيك بيان مي‌شود. تعيين ضريب آكوستوالاستيك به كمك روابط تئوري به علت نياز به محاسبه ثوابت الاستيك مرتبه دوم و سوم ماده بسيار مشكل است. هدف از اين پژوهش ارايه روشي تجربي براي اندازه‌گيري دقيق ضريب آكوستوالاستيك، بررسي تاثير ضخامت محيط انتشار بر امواج طولي بحراني و در نهايت بررسي امكان اندازه‌گيري تنش در پوسته‌ها و صفحات نازك است. با ارسال موج در سطح ماده و بررسي امواج دريافت شده توسط سنجشگرهاي گيرنده، به گسيختگي و به وجود آمدن گروه‌هاي مختلف در انتشار امواج طولي بحراني پي برده شد. در حالي كه موج ارسالي تنها از يك گروه تشكيل شده است. بررسي نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي‌دهد كه انتشار موج طولي در ضخامت‌هاي كم سبب به وجود آمدن مولفه‌هايي از امواج لمب متقارن و نامتقارن نيز مي‌شود. با اعمال تنش كششي بر ورقي كه در آن موج طولي بحراني ارسال شده است مشخص شد كه تمام گروه‌هايي كه توسط ترانسديوسر گيرنده دريافت مي‌شوند و داراي ماهيت طولي بحراني هستند رفتار يكساني در مقابل تغييرات تنش دارند در حالي كه مولفه‌هاي لمب رفتار متفاوتي در برابر تغييرات تنش از خود نشان مي‌دهند. همچنين بررسي تغييرات زمان انتشار امواج با تغييرات تنش‌هاي كمتر از حد الاستيك نشان مي‌دهد كه در نمونه‌اي با ضخامت ۰/۵ميلي‌متر، تغييرات زمان پرواز امواج لمب و ، به ترتيب ۳/۷۵ و ۱/۹۱ برابر تغييرات امواج طولي بحراني است.