مداخله آموزشي با استفاده از الگوي رفتار سالم در كارگران معدن زغال سنگ طبس

زمينه و هدف: كار ﺩﺭ ﻣﻌﺎﺩﻥ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺗﻬﺪﻳﺪﻛﻨﻨﺪﻩ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻛﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﮔﺮﺩد. اين مطالعه با هدف تعيين تأثير مداخله آموزشي بر سازه هاي الگوي رفتار سالم در كارگران معدن زغال سنگ طبس در سال 1394 انجام شد. روش تحقيق: در اين مطالعه نيمه تجربي تصادفي شاهددار، 45 ﻧﻔﺮ ﻛﺎرﮔﺮ در ﻫﺮ ﻳﻚ از ﮔﺮوه ﻫﺎي آزمون و شاهد شركت كردند. اطلاعات جمعيت شناختي و داده هاي مرتبط با سازه هاي الگوي رفتار سالم، قبل و 3 ماه بعد از مداخله، از طريق پرسشنامه الگوي رفتار سالم جمع آوري شد. براي سنجش اعتبار و پايايي پرسشنامه، از روش اعتبار محتوي و آلفاي كرونباخ استفاده شد. مداخله آموزشي در قالب 4جلسه 60دقيقه اي و به روش بحث گروهي و پرسش و پاسخ اجرا شد. سپس اطلاعات وارد نرم افزار SPSS (ويرايش 16) شد و با استفاده از آزمون هاي آماري ChiSquare، Mann ndash; Whitney، Fisher، Wilcoxon، Kruskal ndash; Wallis، Paired ttest و ttest Independent، در سطح معني داري 05/0 P; مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: قبل از آموزش، بين دو گروه از نظر متغيّرهاي جمعيت شاختي و متغيّرهاي اصلي پژوهش اختلاف معني داري وجود نداشت؛ اما پس از آموزش، يافته ها نشان دهنده تغيير معني دار ميانگين امتياز سازه هاي نگرش (001/0 P)، اعتقادي (001/0 P)، هنجاري (001/0 P)، قصد رفتاري (001/0 P)، آگاهي (001/0 P)و عوامل تسهيل كننده (001/0 P)در گروه آزمون بود. نتيجه گيري: نتايج تحقيق نشان مي دهد مداخله آموزشي بر مبناي الگوي رفتار سالم قادر است نگرش، اعتقادات، هنجارها، قصد رفتاري، آگاهي و عوامل تسهيل كننده تبديل قصد به رفتار را در كارگران معدن درباره رفتارهاي ناايمن تغيير دهد.