مقايسه تأثير ماساژ پشت و موسيقي بر خستگي مبتلايان به نارسايي مزمن قلبي

پيش زمينه و هدف: خستگي، آسايش و خودمراقبتي بيماران را تحت تأثير قرار مي دهد. بكارگيري درمان هاي مكمل ازجمله ماساژ پشت و موسيقي مي تواند در بهبود آن مؤثر باشد. بر همين اساس پژوهشگر بر آن شد تا به مقايسه تأثير ماساژ پشت و موسيقي بر خستگي مبتلايان به نارسايي قلب بپردازد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت نيمه تجربي با طرح پيش آزمونپس آزمون با گروه مقايسه در بيمارستان دكتر شريعتي دانشگاه علوم پزشكي تهران در سال 93-1392 انجام گرفته است. در اين پژوهش براي هر گروه (كنترل، ماساژ پشت و موسيقي) 30 بيمار بستري مبتلا به نارسايي مزمن قلبي به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس بيماران با استفاده از روش قرعه كشي در گروه ها تخصيص داده شدند. جهت جمع آوري داده ها از مقياس خستگي استفاده شد. در گروه ماساژ، ماساژ پشت به روش سوئدي با روغن بادام هر روز بعد از ملاقات به مدت 20 دقيقه تا سه روز متوالي انجام شد. در گروه موسيقي نيز براي هر بيمار برحسب علاقه، يك مورد از سه نوع موسيقي بدون كلام كلاسيك، ملايم و سنتي ايراني هر روز از طريق ضبط صوت و هدفون به مدت 20 دقيقه تا سه روز متوالي پخش شد. بيماران گروه كنترل مراقبت هاي معمول را دريافت كرده و تحت مداخله موسيقي يا ماساژ پشت قرار نگرفتند. خستگي بيماران هر سه گروه هر روز قبل و 15 دقيقه بعد از مداخله اندازه گيري و مقايسه شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSSv.21 با آزمون هاي آماري تست دقيق فيشر، آناليز واريانس يكطرفه و تي زوج مورد تجزيه وتحليل قرار گرفتند. يافته ها: نتايج نشان داد كه ماساژ پشت و موسيقي موجب كاهش معني دار خستگي مبتلايان به نارسايي مزمن قلب شده است، هر چند ماساژ پشت نسبت به موسيقي، خستگي را بيشتر كاهش داد (0/ 0001 p). در مقايسه قبل و بعد از مداخله، ميانگين (انحراف معيار) خستگي در گروه موسيقي از 26/ 66 (60/ 10) به 56/ 49 (50/ 11) و در گروه ماساژ پشت از 26/ 68 (10/ 14) به 03/ 42 (50/ 13) كاهش يافت. بحث و نتيجه گيري: هر دو روش موسيقي و ماساژ پشت بر كاهش خستگي اثر داشتند هر چند ماساژ پشت تأثير بيشتري در كاهش خستگي داشت. پيشنهاد مي شود كه در مراقبت اين بيماران بسته به ترجيح بيمار و كادر درمان مي توان از هر يك از اين روش ها استفاده نمود هرچند ماساژ پشت ارجحيت به مداخله موسيقي دارد.