بررسي ميزان آگاهي دندانپزشكان عمومي در مواجهه با Avulsion

خلاصه: سابقه و هدف : با توجه به شيوع نسبتا بالاي Avulsion و اهميت درمان اورژانس و عوارض جبران ناپذير درمان غلط و اهميت آگاهي دندانپزشكان در مواجهه با Avulsion بر آن شديم تا به سنجش ميزان دانش دندانپزشكان عمومي در مورد درمان صحيح Avulsion بپردازيم تا برنامه هاي آموزشي آتي با جهت گيري درست انجام گيرد. مواد و روش ها: اين تحقيق به صورت توصيفي مقطعي (descriptive cross sectional) بر روي 300 نفر از دندانپزشكان شركت كننده در كنگره هاي ترميمي و بيماري هاي دهان در سال 1397 انجام شد. داوطلبان با پاسخ به 11 پرسش چند گزينه اي در چهار طيف خيلي خوب، خوب به عنوان قابل قبول، متوسط و ضعيف به عنوان غير قابل قبول تقسيم شدند. نتايج با آزمون chisquare تحليل آماري شد. يافته ها: از 300 نفر افراد مورد بررسي 33% آگاهي قابل قبول و 67% آگاهي غير قابل قبول داشتند. مهم ترين شاخص عدم آگاهي مربوط به زمان مناسب جهت آغاز درمان ريشه دندان Avulsed با اپكس بسته به ميزان 76.7% بود. كمبودآگاهي در افراد با سابقه طبابت بيشتر (003/ P) و عدم سابقه درمان تروماي دنداني ( 0.000 P) به طور معناداري بيشتر بود. نتيجه گيري : به نظر مي رسد كه ميزان آگاهي از درمان دندان Avulsed شده در ميان دندانپزشكان عمومي غير قابل قبول و جايگاه نگران كننده اي دارد به خصوص با فاصله گرفتن از زمان فارغ التحصيلي ميزان آگاهي كاهش يافته است.