عنوان مقاله :
تغيير مفهوم درد طيِّ زمان
پديد آورندگان :
اصغري مقدم ، محمدعلي دانشگاه شاهد
كليدواژه :
درد , درد مزمن , حالات روانشناختي
چكيده فارسي :
تا اواسط قرن بيستم ميلادي، درد يا داراي منشأ جسمي تلقي مي شد يا داراي خاستگاه رواني. از اين زمان به بعد، حجم وسيعي از پژوهش ها، درستي اين مفهوم سازي از درد را مورد آزمون قرار دادند و به تدريج مفهوم انسان از درد تغيير يافت. امروز هم به لحاظ نظري و هم با استناد به منابع پژوهشي مي توان گفت درد، صرف نظر از نوع، مدّت و شدّت آن، پديده اي زيستي رواني اجتماعي به شمار مي آيد و حالات هيجاني و انگيزشي، يادگيري، مدارهاي مغزي و نيز شكل پذيري عصبي به دنبال تجربه درد در فهم درد به طور عام و در مزمن داراي به طور خاص داراي اهميت هستند. در سايه اين يافته ها ديگر جايي براي نگرش قديمي كه درد را يا داراي منشأ جسمي يا روان شناختي مي دانست، باقي نمي ماند. نوشته حاضر تلاش دارد تا سير تاريخي تغيير معنا و مفهوم درد نزد انسان را طيّ زمان نشان دهد.
عنوان نشريه :
روانشناسي باليني و شخصيت
عنوان نشريه :
روانشناسي باليني و شخصيت