تبيين سهم مؤلفه‌هاي باورهاي فراشناختي در پيش‌بيني نشانگان اضطرابي و وسواسي در جمعيت غيرباليني

مقدمه: فراشناخت يك مفهوم چند وجهي است. اين مفهوم دربرگيرنده ي دانش، فرآيندها و راهبردهايي است كه شناخت را ارزيابي، نظارت و يا كنترل مي كنند. پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط باورهاي فراشناختي با نشانگان اضطرابي و علائم وسواسي در جمعيت غير باليني انجام شده است. روش: تعداد 327 نفر (182 دختر و 145 پسر) از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي لرستان به صورت تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافيك به پرسش نامه هاي باورهاي فراشناختي ولز و كارترايت، اضطراب بك و علائم وسواسي مادزلي پاسخ دادند. تحليل داده ها با روش هاي آماري ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه انجام شد. نتايج: بين نمرات افراد در مولفه هاي هاي باورهاي فراشناختي با نشانگان اضطرابي و علائم وسواسي همبستگي مثبت معناداري وجود داشت، به عبارتي با افزايش نمره ي فرد در مقياس فراشناختي، نشانگان اضطرابي و علائم وسواسي فرد بيشتر مي شود. هم چنين، رابطه ي نمره كلي با نمرات افراد در ابعاد كنترل ناپذيري و خطر، باورهاي مثبت درباره نگراني، اطمينان شناختي و نياز به كنترل افكار و وقوف شناختي معني داري بود (P 0.001). همچنين بين دختران و پسران از نظر باورهاي فراشناختي تفاوت معني داري وجود نداشت. بحث و نتيجه گيري: باورهاي فراشناختي از عوامل موثر در سلامت رواني هستند و مي توان با تغيير فراشناخت هايي كه شيوه ناسازگارانه ي تفكرات منفي را زياد مي كنند و يا باعث افزايش باورهاي منفي عمومي مي گردند به بهبود وضعيت سلامت رواني دانشجويان كمك كرد.