اثربخشي كارآمدي گروه‌درماني با رويكرد چندوجهي لازاروس بر بهزيستي ذهني و فرسودگي تحصيلي دانش‌آموزان پسر

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي اثر بخشي كارآمدي گروه‌درماني مبتني بر رويكرد چندوجهي لازاروس بر بهزيستي ذهني و فرسودگي تحصيلي دانش آموزان پسر يود. روش: اين پژوهش يك مطالعه نيمه‌آزمايشي، با طرح پيش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه بود. پژوهش، نيمه‌تجربي طرح پيش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل كليه دانش‌آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مدارس دولتي شهرستان انديمشك بود كه در سال تحصيلي 9594 مشغول به تحصيل بودند. از جامعه فوق 30 دانش‌آموز با نمونه‌گيري خوشه‌اي انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه گمارده شدند . گروه آزمايشي 8 جلسه گروه‌درماني براساس درمان چندوجهي را دريافت كردند. ابزارهاي پژوهش شامل بهزيستي ذهني وارويك ادينبور و فرسودگي تحصيلي ماسلاخ بود. داده‌ها با استفاده از روش آماري تحليل كوواريانس چندمتغيره تحليل شدند. نتايج: يافته‌هاي پژوهش نشان داد بين دو گروه آزمايش و گواه از نظر بهزيستي ذهني و فرسودگي تحصيلي تفاوت معناداري وجود دارد(0.001 p). دستاورد نهايي اين پژوهش، كارآمدي مثبت رويكرد چندوجهي لازاروس در كاهش فرسودگي تحصيلي و افزايش بهزيستي ذهني دانش‌آموزان بود. بحث و نتيجه‌گيري: به طور كلي يافته‌هاي پژوهش نقش و اهميت درمان چندوجهي را در كاهش فرسودگي تحصيلي و افزايش بهزيستي ذهني دانش‌آموزان متذكر مي‌سازد.