رويكرد مدل‌يابي معادلات ساختاري در تبيين رابطه تنظيم شناختي هيجانبا افسردگي، اضطراب و استرس

Structural equation modeling approach in explaining the relationship between cognitive emotion regulation and depression, anxiety, stress

هدف از پژوهش حاضر، تبيينرابطه متغيرهاي تنظيم شناختي هيجان با افسردگي، اضطراب و استرس با استفاده از مدل‌يابي معادلات ساختاري بود. ازجامعه دانشجويان دانشگاه آزاد واحد تهران مركز نمونه‌‌گيري به صورت خوشه‌اي مرحله‌اي انجام شد و نمونه‌اي شامل 360 نفر به پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان و از اين تعداد82 نفر نيز همراه با پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان به پرسشنامه افسردگي ، اضطراب، استرس، (Dass .21) نيز پاسخ دادند. دراين پژوهش از روش معادلات ساختاري براي بررسي روابط بين متغيرها استفاده شد. درتحليل عاملي تاييدي پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان با استفاده از نرم افزار Amos21، 10 سوال حذف شدند و پرسشنامه 26 سوالي با هفت عامل كه پيشينه نظري را تائيد مي‌كرد به دست آمد و مدل انداز‌گيري از برازش مطلوبي برخوردار بود. ضريب آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه 26 سوالي 0/812 به دست آمد. مدل ساختاري بين متغيرها (تنظيم شناختي هيجان با Dass)داراي برازش مناسبي بود. بين راهبردهاي مثبت تنظيم شناختي هيجان با عامل‌هاي مقياس Dass رابطه منفي ومعنادار و بين راهبردهاي منفي تنظيم شناختي هيجان با عامل‌هاي مقياس Dass رابطه مثبت و معنادار به دست آمد.

The aim of this study was to evaluate relationship between the cognitive emotion regulation strategies with depression, anxiety, and stress in university students. Structural equations method was used for investigation of the relationships between the variables. The data were collected from Islamic Azad University, Central Branch in Tehran in the form of stage cluster sampling. A sample including 360 individuals responded to the cognitive emotion regulation questionnaire, out of which 82 persons also responded to the depression anxiety stress scale (Dass .21), in addition to the cognitive emotion regulation questionnaire. In confirmatory factorial analysis of the cognitive emotion regulation questionnaire using Amos 21, 10 questions were eliminated, culmina- ting in a 26-item questionnaire with seven factors, which confirmed the theoretical background. The measurement model enjoyed a favorable fitting. The structural model among the variables (cognitive emotion regulation with Dass) had a suitable fitting. There was a negative significant relationship between the positive strategies of cognitive emotion regulation and the factors of Dass scale. Similarly, there was a positive significant relationship between the negative strategies of the cognitive emotion regulation and the factors of Dass Scale.