بررسي تاثير برنامه آموزشي تركيبي بر رفتار غربالگري سرطان سرويكس در زنان خانه دار اسلام آباد غرب در سال 1394: كاربردي از مدل اعتقاد بهداشتي

مقدمه: سرطان سرويكس چهارمين سرطان شايع در جهان مي باشد كه هر ساله باعث مرگ و مير زيادي در زنان سراسر جهان مي گردد. با توجه به اين كه عدم غربالگري منظم سرطان سرويكس با افزايش 2 تا 6 برابري خطر ايجاد آن همراه است و اين كه مدل اعتقاد بهداشتي به عنوان يك مدل مناسب براي بهبود رفتارهاي غربالگري معرفي شده است، اين مطالعه با هدف سنجش تاثير برنامه آموزشي تركيبي در رفتار غربالگري سرطان سرويكس براساس مدل اعتقاد بهداشتي اجرا گرديده است. مواد و روش ها: دراين مطالعه نيمه تجربي 120 نفر از زنان خانه دار مراجعه كننده به 3 مركز بهداشتي درماني در شهرستان اسلام آباد غرب به صورت تصادفي انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه استاندارد، آيتم هاي آگاهي، سازه هاي مدل اعتقاد بهداشتي و عملكرد انجام تست پاپ اسمير قبل و 3 ماه پس از مداخله آموزشي گردآوري شد. مداخله آموزشي شامل چهار جلسه آموزشي 45 دقيقه اي به مدت چهار هفته بود. داده ها به وسيله نرم افزار spss21 و شاخص هاي آمار توصيفي (فراواني، ميانگين و انحراف معيار) و تحليلي (تي زوجي، تي مستقل و كاي اسكوئر) در سطح معني داري كمتر از 05/0 آناليز گرديد. يافته هاي پژوهش: پس از مداخله آموزشي، ميانگين نمرات آكاهي و تمام سازه هاي مدل اعتقاد بهداشتي به جز شدت درك شده (05/0 P) در گروه مداخله در مقايسه با گروه كنترل به طوري معني داري افزايش يافته بود همچنين پس از مداخله آموزشي، 7/66 درصد از زنان گروه مداخله در مقايسه با گروه كنترل پاپ اسمير را انجام مي دادند. بحث و نتيجه گيري: نتايج مطالعه نشان داد كه برنامه آموزشي تركيبي همراه با مدل اعتقاد بهداشتي مي تواند يك چارچوب مناسبي را براي طراحي مداخلات آموزشي جهت افزايش انجام تست پاپ اسمير فراهم كند.