تعيين سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي(HBM) در پيشگيري از بيماري هاي قلبي عروقي در معلمان دبيرستان هاي پسرانه شهر دهلران

مقدمه: بيماريهاي قلبي عروقي علت اصلي ابتلا، مرگ و مير و ناتواني در سراسر دنيا هستند. به دليل اهميت نقش معلمان در ارتقاي سلامت جامعه، مطالعه حاضر با هدف تعيين سازه هاي الگوي اعتقاد بهداشتي در پيشگيري از بيماريهاي قلبي عروقي در معلمان دبيرستانهاي پسرانه شهر دهلران در سال 1393 انجام گرديد. مواد و روش ها: اين مطالعه مقطعي, روي 78 معلم دوره اول متوسطه شهر دهلران، كه با روش سر شماري انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار تحقيق پرسشنامه حاوي سوالات دموگرافيك و سوالات مربوط به 6 سازه HBMبود.كه روائي آن با استفاده از پانل متخصصان آموزش بهداشت انجام شد؛ جهت تعيين پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ براي هر يك از سازه ها جداگانه استفاده شد كه دامنه آلفاكرونباخ 6 سازهHBM در اين پرسشنامه از89/064/0 بود. پس از جمع آوري، داده ها از طريق نرم افزار SPSS نسخه 16 و بهره گيري ازآزمونهاي آماري آناليز واريانس و تي مستقل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش: ميانگينBMI معلمين84/24 بود. 75 درصد معلمان كارشناس، 91 درصد متاهل بودند. ميانگين نمره راهنماهاي براي عمل32/0 ±47/1 و خودكارآمدي 69/0 ± 84/1 بود. ارتباط معناداري بين مدرك تحصيلي با شدت درك شده، سابقه كار با خودكارآمدي و شدت درك شده، وضعيت تاهل با منافع درك شده وجود داشت(05/0 P;). بحث و نتيجه گيري: نتايج پژوهش نشان داد كه وضعيت سازه هاي راهنما براي عمل وخودكارآمدي نامطلوب بودكه اين امر بيانگر نياز به برنامه ريزي براي بهبود خودكارآمدي و راهنماهاي براي عمل در معلمان مي باشد.