عنوان مقاله :
بررسي سير آراي جمال شناختي در چهار رساله حكمت عملي اسلامي
پديد آورندگان :
رجبي ، احسان دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
اخلاق , اعتدال , جمال شناسي , حكمت عملي , عدالت , هنر اسلامي
چكيده فارسي :
حكمت عملي از حوزه هاي نسبتاً مغفول در مطالعه مباني فكري هنر اسلامي است. يكي از مقوله هاي اساسي در رساله هاي حكمت عملي، كه مي تواند مبنايي براي بحث در باب جمال شناسي و صناعت باشد، عمل انسان و ربط آن با موضوع عدالت و يا به تعبيري ديگر اعتدال است. در رساله هاي متقدّم حكمت عملي همچون تهذيب الاخلاق و تطهير الاعراق نوشته مسكويه رازي، اعتدالْ محور اصلي مباحث اخلاقي است. در اخلاق ناصري نوشته خواجه نصيرالدين طوسي، اعتدال رفته رفته وجهي جمال شناسانه نيز پيدا كرده و با مفاهيمي چون وحدت، حُسن و تناسب مترادف مي شود. جلال الدين دواني با تأليف اخلاق جلالي دقت شايان توجهي به مباحث جمال شناسي معطوف داشته و بدين ترتيب به آراي پيش از خود قوام تازه اي مي بخشد. در يكي از آخرين تأليفات مهم اين حوزه، يعني كتاب جامع السعادات نوشته ملا مهدي نراقي، مجدداً بر مباحث جمال شناختي پيشين تأكيد شده است، با اين تفاوت كه در رساله اخير، حضور تفكر ديني در خلال مباحث پررنگ تر شده است. با دقت در اين سير فكري، مي توان نوعي نظريه جمال شناسيِ داير بر مدار اعتدال را تشخيص داد كه بر اساس آن، يك معني واحد وجود دارد كه اگر در اركان اربعه ظاهر شود، اعتدال مزاج، اگر در نغمه ها واقع شود الحان نيكو، اگر در كلام واقع شود فصاحت، اگر در اعضا ظاهر شود حُسن و اگر در خلقيات انساني ظاهر شود، عدالت خواهد بود.