نقش سبك هاي فرزندپروري ادراك شده و اختلال شخصيت مرزي در قلدري سايبري: نقش ميانجي همدلي

مقدمه: قلدري سايبري نوعي پرخاشگري، عمل عمدي توسط يك گروه و يا فردي با استفاده از روش هاي ارتباطي الكترونيكي، به صورت مكرر و در طول زمان در برابر يك قرباني كه به راحتي نمي تواند از خود دفاع كند تعريف تعريف شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعيين نقش سبك هاي فرزندپروري ادراك شده (مستبدانه، مقتدرانه، بي اعتنا و سهل گيرانه) و اختلال شخصيت مرزي در قلدري سايبري با ميانجي گري نقش همدلي بود. روش: مطالعه حاضر با توجه به اهداف تحقيق، از نوع همبستگي و با توجه به روش جمع آوري داده ها از نوع تحقيقات توصيفي مي باشد.ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش عبارت بودند: پرسشنامه قلدري سايبري لوپز، پرسشنامه سبك هاي فرزندپروري نقاشان، پرسشنامه نشانه هاي اختلال شخصيت مرزي، پرسشنامه همدلي بهر بارون-كوهن و ويل رايت. نمونه پژوهش 305 نفر از دانش آموزان پسر پايه سوم دبيرستان شهر تبريز بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب گرديدند. براي تحليل نتايج از مدل يابي معادلات ساختاري (SEM) و تحليل مسير استفاده شد. يافته ها: نتايج تحليل مسير نشان داد كه فرزندپروري ادراك شده (مستبدانه، مقتدرانه و بي اعتنا) و اختلال شخصيت مرزي با ميانجي گري همدلي قادرند در قالب روابط ساختاري تغييرات قلدري سايبري را به طور معني داري تبيين كنند. نتيجه گيري: در نتيجه مي توان گفت كه قلدري سايبري مي تواند بازتابي از شخصيت و خانواده باشد.