عنوان مقاله :
مقايسه الگودهي؛ دامنهاي و خودكنترلي در يادگيري يك تكليف زمانبندي متوالي
پديد آورندگان :
نصيري ، اسماعيل دانشگاه شاهد - دانشكده علوم انساني - گروه تربيت بدني
كليدواژه :
الگودهي , تكليف زمانبندي متوالي , روش دامنهاي , روش خودكنترلي , نظريه نقطه چالش , يادگيري مشاهدهاي
چكيده فارسي :
الگودهي فرآيندي است كه بوسيله آن، مشاهدهكننده رفتار فرد ديگر را مشاهده و رفتار خود را با آن سازگار ميكند و اين امر حاصل برقراري تعامل است. هدف از تحقيق حاضر بررسي و مقايسه اثربخشي الگودهي؛ دامنهاي و خودكنترلي بر عملكرد و يادگيري يك تكليف زمانبندي متوالي بوده است. براي اين منظور دو گروه الگودهي؛ دامنهاي و خودكنترلي با هم مقايسه شدند. هدف تكليف، رسيدن به زمانبندي مطلق 1200 ميلي ثانيه با زدن كليدهاي 1، 4، 5 و 8 روي دستگاه زمانبندي متوالي بود. آزمودنيها در مرحله اكتساب با توجه به گروه آزمايشي به روشهاي مختلف الگودهي شدند. براي افراد گروه الگودهي دامنهاي، دامنهاي 10 درصدي حول هدف تكليف در نظر گرفته شد كه هرگاه عملكرد خارج از اين محدوده قرار ميگرفت، الگودهي ميشدند. افراد گروه الگودهي خودكنترلي با اختيار خود، الگوي كامل حركت را تماشا كردند. افراد هر دو گروه 24 ساعت پس از مرحله اكتساب جهت انجام آزمونهاي يادداري و انتقال به آزمايشگاه بازگشتند. نتايج نشان داد هر چند در مرحله اكتساب عملكرد، افراد گروه دامنهاي نسبت به گروه خودكنترلي، برتر بودند (0.05 P)، اما طبق نتايج آزمونهاي يادداري و انتقال، دو گروه برتري معناداري نسبت به يكديگر نداشتند (0.05 P)، و در نتيجه ميتوان، چنين استنباط كرد كه دو روش الگودهي دامنه اي و خودكنترلي در يادگيري يك تكليف زمانبندي متوالي، منجر به تفاوت معني دار نشده اند. دو تكنيك دامنه اي و خودكنترلي به دليل انعطاف پذيري كه نسبت به دو عامل سطح مهارت نوآموزان و سختي تكليف دارند، منجر به متناسب تر شدن شرايط تمرين با نيازهاي اطلاعاتي آنان ميگردند و در نتيجه به نظر ميرسد قابليت بهينه سازي شرايط تمريني را دارا ميباشند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي آموزش و يادگيري
عنوان نشريه :
پژوهش هاي آموزش و يادگيري