عنوان مقاله :
جايگاه اشرافيت نظامي در ساختار سياسي عهد ايلخانان
پديد آورندگان :
رضوي ، ابوالفضل دانشگاه خوارزمي - گروه تاريخ
كليدواژه :
ايلخانان , ساخت سياسي , اشرافيت نظامي , اقتصاد عرفي , اقتصاد امري
چكيده فارسي :
قدرت نوظهوري كه در پرتو شخصيت چنگيز و با شركت فعال سران قبيلهاي در اوايل قرن 7 هـ.ق/13م به وجود آمد ماهيت كاملاً نظامي داشت. نيروهاي نظامي ركن اصلي قدرت مغولي بودند و اصلاحات چنگيز در زمينههاي سياسي و حقوقي به طور مشخص بار نظامي داشت. جنگ در ميان مغولها پديدهاي معمولي بود و تأمين اقتصاد از طريق غارت يكي از مهمترين شيوههاي تأمين معاش قلمداد ميشد. اين مسأله به نوبه خود بر نفوذ سران نظامي ميافزود و ساختار قدرت مغول در مناطق متصرفي را رنگ و روي نظامي ميبخشيد. حكومت ايلخانان نيز ماهيتي نظامي داشت و به خصوص در دهههاي آغازين حكومتداري آنها، اشرافيت نظامي از نفوذ بيشتري برخوردار بودند. اين اشرافيت نظامي كه در سياست و اقتصاد گرايش گريز از مركز داشت تا آخر عهد ايلخانان نفوذ نسبي خود را حفظ كرد و يكي از اركان قدرت به شمار ميرفت. جايگاه اشرافيت نظامي و زمينههاي نفوذ آن در ساختار حكومت ايلخانان در گذار از اقتصاد عرفي به اقتصاد امري، با اعتنا به جايگاه اهل شمشير در تاريخ ايران پيشاايلخاني، مسألهاي است كه مقاله حاضر با رويكرد توصيفي تحليلي و با هدف نشان دادن تأثير آن بر ماهيت حكومت ايلخانان و ميزان اقتدار شخص ايلخان سعي در بررسي آن دارد.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي