امپرياليسم زباني يا زبان امپرياليسم: ضرورت مواجهه با هژموني زبان انگليسي در كشورهاي اسلامي

در عصر جهاني شدن، گسترش جهاني زبان انگليسي مخصوصا از طريق آموزش زبان انگليسي، به عنوان يكي از بحث بر انگيزترين موضوعات در رشته زبان شناسي كاربردي و مسائل سياسي مطرح بوده است. با در نظر گرفتن اهميت اين تغيير محتوايي در زبان شناسي كاربردي كه موجب گسترش جهاني زبان انگليسي و جريان آموزش زبان انگليسي به عنوان يك پديده ذاتا مشكل آفرين شده است و همچنين با عنايت به وجود تفاوت هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و ايدئولوژيكي بين كشورهاي اسلامي و كشورهاي انگليسي زبان مانند آمريكا و انگليس، تحقيق حاضر به بررسي وضعيت زبان انگليسي و آسيب شناسي آموزش اين زبان در ايران به عنوان يكي از كشورهاي جهان اسلام پرداخته است تا بر اساس تحقيقات گذشته و مطالعات انجام شده در اين زمينه راهكارهايي در خصوص جلوگيري از آسيب هاي اجتماعي سياسي ناشي از جهاني شدن از طريق آموزش غلط زبان انگليسي در قالب مفهوم امپرياليسم زباني ارائه نمايد. تحقيقات گذشته نشان داده است كه امپرياليسم زباني موجب بروز آسيب هاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و ايدئولوژيكي در جوامع هدف از جمله كشورهاي جهان اسلام شامل كشور ايران شده است و حل آن مستلزم انجام تحقيقات گسترده ميداني در اين زمينه است. تلفيق دستگاه هاي اجرايي در برنامه ريزي هاي آموزشي زبان و ارائه چشم انداز جهاني و ملي با در نظر گرفتن اين موضوع مي تواند راهكار موثري در جلوگيري از نفوذ سياسي فرهنگي غرب به كشورهاي اسلامي و مواجهه با هژموني زبان انگليسي در اين كشورها باشد. تصميم گيرندگان سياسي و آموزشي كشور مي توانند با برعكس كردن اين روند، به جاي اجازه دادن به تزريق فرهنگ و عقايد غرب در قالب آموزش زبان انگليسي و با استفاده از ترفند خودشان و ايجاد روندي جديد و حساب شده از طريق آموزش زبان انگليسي و اعزام مبلغين اسلامي آشنا با اين زبان به صادر كردن فرهنگ ناب اسلامي - ايراني از طريق زبان انگليسي به كشورهاي هدف بپردازند. در ضمن نويسنده با استفاده از تجربيات در طول تدريس به اين نتيجه رسيده است كه در آموزشگاه هاي زبان انگليسي و دانشگاه هاي كشور مي توان با استفاده از ميل به يادگيري زبان انگليسي يادگيرندگان آنان را تشويق به اشاعه فرهنگ ملي و اسلامي در حين يادگيري زبان انگليسي نمود.