عنوان مقاله :
بررسي تاثير مداخله آموزشي مبتني بر مدل BASNEF بر فعاليت جسماني دختران دانشجو
پديد آورندگان :
حنيفهء ، اعظم دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , مجلسي ، فرشته دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , طل ، آذر دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت , محمودي مجدآبادي ، محمود دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه اپيدميولوژي و آمار حياتي , نصيري ، عسگر دانشگاه جامع علمي كاربردي كرج
كليدواژه :
فعاليت جسماني , مدلBASNEF , مداخله آموزشي , دختران دانشجو
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: انجام فعاليت جسماني منظم در تمامي ابعاد سلامتي از جمله جسمي، رواني و اجتماعي تاثير مثبتي دارد. هدف مطالعه حاضر تعيين تأثير مداخله آموزشي برفعاليت جسماني دانشجويان دختر دانشگاهي بر اساس مدل بزنف در سال 1392 بود. روش كار: در اين مطالعه نيمه تجربي از نوع شاهددار، دانشجويان دختر واجد شرايط، با استفاده از تخصيص تصادفي از بين 4 دانشكده (تعداد 45 نفر به گروه مداخله و تعداد 45 نفر به گروه مقايسه) تقسيم شدند. آموزش به مدت 6 هفته برگزار شد كه در جلسات آموزشي سخنراني و پرسش وپاسخ، بحث گروهي، لوح هاي فشرده در مورد ورزش هاي خانگي(مانند ايروبيك)، پمفلت وجزوه هاي آموزشي به دانشجويان داده شد. ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه سه بخشي شامل اطلاعات دموگرافيك، سؤالات مربوط به مدل بزنف كه شامل سوالات مربوط به آگاهي، سؤالات مربوط به نگرش، عوامل قادر كننده، قصد انجام فعاليت، اعتقادات هنجاري و هنجارهاي انتزاعي و پرسش نامه عملكرد فعاليت جسماني بود. پس از اجراي پيش آزمون، مداخله آموزشي براي گروه آزمون انجام شد و دانشجويان دو گروه مداخله و مقايسه بلافاصله بعد از پايان آموزش پيگيري شدند. همچنين به مدت 3 ماه پس از پايان آموزش پيامك هايي مبني بر فعاليت جسماني براي گروه مداخله ارسال شد. داده هاي جمع آوري شده در اين پژوهش با استفاده از نرم افزارspss نسخه 18 با آزمونهاي آماري Independent samples t-test ،χ2 و Whitney Mann آناليز انجام شد. سطح معني داري در اين مطالعه كمتر از 0.05 در نظر گرفته شد.. يافتهها: قبل از مداخله آموزشي دو گروه از نظر اطلاعات دموگرافيك و آگاهي، نگرش، عوامل قادر كننده، قصد انجام فعاليت جسماني و هنجارهاي انتزاعي و فعاليت جسماني تفاوت معني داري نداشتند (0.05 p) ولي پس از مداخله آموزشي گروه مداخله از نظر آگاهي (0.001 p)، نگرش (0.001 p)، عوامل قادر كننده (0.001 p)، قصد انجام فعاليت جسماني و هنجارهاي انتزاعي(0.001 p) و همچنين از نظر انجام فعاليت جسماني تفاوت آماري معني داري با گروه مقايسه داشتند (0.040=p) به طوري كه بعد از گذشت 3 ماه همراه با ارسال پيامك از نظر آگاهي (0.002=p)، نگرش (0.001 p)، عوامل قادر كننده (0.001 p)، قصد انجام فعاليت جسماني و هنجارهاي انتزاعي (0.001 p) همچنان داراي نمره ميانگين بالايي بودند. نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه حاكي از اثربخشي مداخله آموزشي بر اساس مدل بزنف و در نتيجه افزايش آگاهي، نگرش، عوامل قادر كننده، قصد انجام فعاليت و اعتقادات هنجاري و هنجارهاي انتزاعي بود و براي داشتن فعاليت جسماني مستمر و مداوم تدارك امكانات و تسهيلات مناسب ورزشي براي دانشجويان كه دسترسي راحتي داشته باشند مي تواند به ارتقاي فعاليت جسماني در بين دانشجويان منجر شود.
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي