بررسي ميزان انتقال بين مراحل بيماري قلبي و ارتباط سندروم متابوليك با استفاده از مدل ماركف

مقدمه: درحال حاضر بيماري هاي قلبي وعروقي علّت اصلي مرگ در جهان است، در ايران نيزسكته قلبي حاد يكي از علل اصلي مرگ و مير مي باشد. هدف از اين مطالعه، تعيين نرخ انتقال بين وضعيتهاي بيماري قلبي ومطالعه اثرمخاطره ي سندرم متابوليك براين انتقالها با استفاده از برازش مدل چند وضعيتي ماركف مي باشد. روش بررسي: با پيگيري 5 ساله بيماران مبتلا به انفاركتوس حاد ميوكارد (با و بدون بالا رفتن قطعه ي ST) بستري در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان هاي شهر يزد در سال هاي 1380 و 1381 كه اطّلاعات مربوط به آنها ثبت شده بود.457 نمونه به روش نمونه گيري آسان از ميان بيماران قلبي مراجعه كننده انتخاب شدند. يافته ها: طي پنج سال يك فرد بيمار كه در حال حاضر در وضعيت نرمال مي باشد با احتمال 26% دچار علائمي نظير درد قفسه ي سينه خواهد شد، با احتمال 11% وارد مرحله ي حادي از بيماري خود مي شود و با احتمال 24% خواهد مرد.سندرم متابوليك با 1/0598=HR بيانگر اين است كه اين متغير خطر شروع مجدد بيماري قلبي را 6% و خطر مرگ را براي فردي كه در وضعيت نرمال مي باشد به ميزان 38% افزايش مي دهد (HR=1/3778). نتيجه گيري: وقتي چند پيامد وجود دارد استفاده از مدل هاي چند وضعيتي ماركف مناسب است. برآورد نرخ انتقال ،مطالعه اثرعوامل مخاطره براين انتقالات و بررسي اثرات مداخلات پزشكي در صورت وجود از مواردي هستند كه برآورد آنها در مطالعات مرتبط با تصميم گيري هاي پزشكي حايز اهميت هستند. اين مقاله بر گرفته از پايان نامه دانشجوي كارشناسي ارشد آمارزيستي،دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد صدوقي يزد مي باشد.