تعيين ميزان تاثير آموزش والدين بر مبناي نظريه شناختي- اجتماعي بركاهش مصرف ميان وعده هاي ناسالم در دانش آموزان دختر پايه اول و دوم ابتدايي شهر اقليد

مقدمه: امروزه مصرف زياد تنقلات و ميان وعده هاي ناسالم در دانش آموزان بسيار شايع است. مطالعه حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش والدين بر كاهش مصرف ميان وعده هاي ناسالم در دانش آموزان دختر پايه اول و دوم ابتدايي شهر اقليد بر اساس نظريه شناختي اجتماعي انجام شد. روش بررسي: اين مطالعه از نوع مداخله اي بوده و تعداد 102 نفر دانش آموز پايه اول و دوم (51 نفر در گروه مداخله و 51 نفر در گروه كنترل) در آن شركت داشتند. مداخله در چارچوب نظريه شناختي اجتماعي كه شامل سازه هاي ....صورت گرفته و طي دو جلسه آموزشي براي والدين با روش بحث گروهي و پرسش و پاسخ و توزيع جزوه آموزشي صورت گرفت. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه بوده كه به منظور ارزيابي تاثير مداخله، در دو مرحله قبل و سه ماه بعد از مداخله توسط والدين دانش آموزان تكميل گرديد. يافته ها: پس از مداخله، ميانگين نمره بسامد مصرف ميان وعده هاي ناسالم مورد بررسي در دانش آموزان گروه مداخله از7/76± 16/5 در قبل از مداخله به 5/29± 12/39 پس از مداخله رسيد كه كاهش معني داري را نشان مي دهد ( 0/0001=P) اما در گروه كنترل تغيير معني داري در مصرف اين مواد غذايي مشاهده نشد (0/352=p). از ميان سازه هاي نظريه شناختي اجتماعي نيز براي آگاهي ( 0/002=p )، نگرش نسبت به پيامد رفتار(0/0001=p)، دسترسي ( 0/001=p)، و حمايت اجتماعي ( 0/0001=p) افزايش معني داري را نشان داد. نتيجه گيري: با توجه به نتايج بدست آمده مي توان گفت كه يك مداخله خانواده محور بر اساس آموزش والدين در چارچوب نظريه شناختي-اجتماعي مي تواند در كاهش مصرف ميان وعده هاي ناسالم در دانش آموزان دبستاني موثر باشد.