شماره ركورد :
1151878
عنوان مقاله :
اثرات طول دوره‎ تمرين تريدميل بر مسموميت بافتي ناشي از دوزهاي مختلف دوكسوروبيسين در بافت‌هاي مختلف
پديد آورندگان :
سادات حسيني ، كمال دانشگاه مازندران - دانشكده تربيت بدني , دبيدي روشن ، ولي الله دانشگاه مازندران - دانشكده تربيت بدني - گروه فيزيولوژي ورزشي , شجاعي شاهرخ آبادي ، محدثه دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده علوم پزشكي
از صفحه :
31
تا صفحه :
42
كليدواژه :
دوكسوروبيسين , تمرين هوازي , مسموميت بافتي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسي اثر پيش درمان دوره هاي زماني مختلف تمريني به همراه دوزهاي مختلف دارويي بر بافت هاي مختلف (كبد و قلب) موش هاي صحرايي درمان شده به وسيله دوكسوروبيسين (Doxorubicin-DOX) است. روش كار: در اين پژوهش تجربي، تعداد 72 سر موش صحرايي نر به طور تصادفي به دو گروه تمرين و كنترل و هريك به سه زير گروه هاي DOX با دوز 10 و 20 ميلي گرم بر كيلوگرم و سالين تقسيم شدند. برنامه تمرين شامل دويدن روي نوارگردان به صورت پيشرونده به مدت 25 تا 54 دقيقه در روز با سرعت 15 تا 20 متر در دقيقه، 5 جلسه در هفته و به مدت 6 و 3 هفته بود. تزريق DOX و سالين 24 ساعت پس از آخرين جلسه تمرين انجام شد و بافت برداري 24 ساعت پس از آن انجام شد. يافته ها: القاي حاد DOX با دوز 20 ميلي گرم بر كيلوگرم منجر به افزايش معنادار پروتئين شوكي گرمايي (Heat Shock Protein HSP) و كاهش معنادار كاتالاز (CatalaseCAT) در بافت هاي قلب و كبد شد و تفاوت بين دو بافت (كبد و قلب) معنادار بود. شش و سه هفته تمرين هوازي قبل از القاي دوزهاي10و20 ميلي گرم بر كيلوگرم DOX منجر به افزايش غير معنادار و معنادار HSP، به ترتيب در بافت كبد و قلب شد. به علاوه تمرين 6 هفته اي قبل از القاي دوزهاي مختلف DOX، موجب افزايش معنادار CAT در هر دو بافت شد. همچنين پس از مقايسه بين دو بافت متعاقب شش و سه هفته تمرين هوازي، اختلاف معناداري مشاهده شد. نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاضر حاكي از آن است كه تمرين منظم هوازي، به واسطه افزايش سطوح شاخص هاي حفاظتي و ضد اكسايشي، مي تواند به عنوان راهبردي پيشگيرانه در برابر مسموميت بافتي (كبد و قلب) ناشي از القاي دوكسوروبيسين تجويز شود.
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي
عنوان نشريه :
علوم پزشكي رازي
لينک به اين مدرک :
بازگشت