بررسي رابطه ي بين هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني با بهره وري كاركنان مراكز درماني شهرستان لامرد

زمينه و هدف: از مهم ترين اهداف كلي كه دولت ها و سازمان ها دنبال مي كنند، مي توان به بهره وري پايدار، نوآوري و كيفيت زندگي اشاره كرد. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه ي بين هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني با بهره وري كاركنان مراكز درماني شهرستان لامرد انجام شد. روش كار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه اجرا توصيفيهمبستگي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش متشكل از 2131 نفر از كاركنان مراكز درماني شهرستان لامرد در سال 1394 مي باشد. حجم نمونه مورد بررسي براساس جدول مورگان 325 نفر مي باشد كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده، از بين بيمارستان ها و مراكز درماني به صورت تصادفي مورد ارزيابي قرار گرفته اند. به منظور جمع آوري داده ها از پرسشنامه پرسشنامه هوش هيجاني آوستين و همكاران، پرسشنامه جامعه پذيري سازماني رالف و كتز و پرسشنامه سنجش بهره وري اسميت و همكاران مورد استفاده قرار گرفت و روايي پرسشنامه ها نيز مورد تأييد متخصصان قرار گرفت. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آماري ضريب همبستگي پيرسون و ضريب رگرسيون چند متغيره استفاده شد. يافته ها: ضرايب همبستگي بدست آمده بين هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني با بهره وري كاركنان مراكز درماني شهرستان لامرد در سطح معناداري (0.002) و (0.0001) معنادار گرديده است. همچنين با توجه به ضريب تعيين (0.24) به دست آمده نشان مي دهد متغيرهاي پيش بين روي هم رفته مي توانند 24 درصد از تغييرات متغير بهره وري را پيش بيني كنند. همچنين مقدار F برابر (13.11) در سطح (0.0001) معنادار گرديده و چون سطح قابل قبول معناداري كمتر از 0.05 مي باشد، مي توان نتيجه گرفت كه متغيرهاي پيش بين (هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني) مي تواند متغير ملاك (بهره وري) را پيش بيني كنند. نتيجه گيري: بين هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني با بهره وري كاركنان مراكز درماني شهرستان لامرد رابطه معناداري وجود دارد و هوش هيجاني و جامعه پذيري سازماني مي تواند بهره وري را به طور معناداري پيش بيني نمايد.