عنوان مقاله :
سندرم بازال سل كارسينوماي Naevoid
پديد آورندگان :
شاهمرادي ، ذبيح اله دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات پوست و سلول هاي بنيادي , عندليب ، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده ي پزشكي، مركز تحقيقات بيماري هاي پوستي و سالك - گروه پوست، كميته ي تحقيقات دانشجويي , سيادت ، اميرحسين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده ي پزشكي، مركز تحقيقات بيماري هاي پوستي و سالك - گروه پوست
چكيده فارسي :
سندرم شبه خال سلول بازال (Nevoid basal cell carcinoma يا NBCCS) يا سندرم گورلين (Gorlin syndrome) يك سندرم ارثي غالب است كه با طيفي از ناهنجاريهاي تكاملي و استعداد ابتلا به نئوپلاسمها همراه است. شيوع اين بيماري بين 1 در 57000 تا 1 در 256000 متغير ميباشد و نسبت مرد به زن 1:1 است. تظاهرات باليني اصلي اين بيماري وجود كارسينوماي سلول بازال (Basal cell carcinoma يا BCC) متعدد، كراتوسيتهاي با منشأ دنداني در آرواره، هيپركراتوز كف دست و پا، ناهنجاريهاي اسكلتي، كلسيفيكاسيون داخل جمجمهاي اكتوپيك و ناهنجاريهاي صورت (ماكروسفالي، شكاف كام و آنومالي چشمي شديد) است. در اين مقاله سه مورد بيمار مبتلا به NBCCS معرفي و علايم آنها شرح داده ميشود. در بيمار اول ما، دو كرايترياي اصلي (BCC متعدد در سنين قبل از 30 سال و فرورفتگيهاي كف دست Palmar pits) و يك كرايترياي فرعي (مدولوبلاستوما) وجود داشت كه نشاندهندهي سندرم گورلين بود. بيمار دوم دو كرايترياي اصلي ( BCC متعدد در سنين قبل از 30 سال و كراتوسيست با منشأ دنداني) وجود داشت كه تشخيص سندرم گورلين را مطرح كرد. بيمار سوم يك كرايترياي اصلي (BCC متعدد) و دو كرايترياي فرعي (آنومالي اسكلتي و برآمدگي فرونتال) وجود داشت كه تشخيص سندرم گورلين را تأييد ميكرد. در اين سندرم، تشخيص زود هنگام و درمان براي پيشگيري از عواقب دراز مدت مانند بدخيمي و تخريب و تغيير شكل Oromaxillofacial اهميت دارد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان