دشواري‌هايي نظري در طراحي دوره اقتصاد اسلامي؛ مطالعۀ موردي دوره كارشناسي ارشد پيوسته معارف اسلامي و اقتصاد

نظر به وجود برخي دغدغه ها و در راستاي ايجاد پيوند ميان دو نهاد حوزه و دانشگاه، دوره كارشناسي ارشد پيوسته معارف اسلامي و اقتصاد در دانشگاه امام صادق عليه السلام راه اندازي شد. گذشت بيش از 30 سال از اجراي چنين تجربه اي، بستري مناسب براي ارزيابي برنامۀ اين دوره را فراهم آورده است. اين ارزيابي مي تواند براي اجراي آتي اين دوره و نيز تدوين و اجراي دروس و گرايش هاي تلفيقيِ مرتبط با اقتصاد اسلامي الهام بخش باشد. ازاين رو هدف مطالعه حاضر تبيين تجارب اساتيد و دانش آموختگان دوره كارشناسي ارشد پيوسته معارف اسلامي و اقتصاد از اجراي دوره و ارائۀ تحليل هايي پيرامون برخي چالش هاي اجراي دوره در جهت دستيابي به چارچوب طراحي دوره هايي مربوط به آموزش اقتصاد اسلامي است. مطالعه حاضر شامل دو بخش اصلي است. بخش نخست به مطالعۀ كيفي ارزيابي 17 نفر از دانش آموختگان دوره كه به روش نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب شدند، مي پردازد و بخش دوم مقاله به تحليل نتايج و ارائۀ برخي راهكارها از جانب نويسندگان مقاله به برخي چالش هاي پيش روي اجراي دوره به منظور بازبيني اختصاص يافته است. اين بخش مبتني بر روش نظري و تحليلي و ناظر به نتايج حاصل از ارزيابي مصاحبه شوندگان تدوين يافته است نتايج مطالعۀ حاضر نشان دهندۀ چالش هايي است كه طراحان و برنامه ريزان دوره اقتصاد اسلامي بايد به آن ها پاسخ گويند. براي مثال »اختيار يك نظر از سوي طراحان دوره دربارۀ ماهيت اقتصاد اسلامي «، »انتخاب هدف اصيل دوره «، »انتخاب رهيافتي براي ارائه دروس «، »كيفيت و كميت ارائه دروس (اعم از دروس هتردوكس، ارتودكس، ميان رشته اي، مهارتي، درجه دوم و اسلامي) « و »جايگاه و كيفيت ارائه زبان عربي « از مهم ترين اين چالش هاست.