چكيده فارسي :
زمينه و هدف: بهزيستي روانشناختي در حوزه روانشناسي مثبت گرا مطرح گرديده و سلامت رواني را از زاويه رشد و كارآمدي فرد و نه بيمار بودن مورد توجه قرار داده است. شناسايي ساخت شخصيتي افراد و اتخاذ الگوهاي متناسب با آن نيز از اهميت قابل ملاحظه اي برخوردار مي باشد. هدف از انجام اين پژوهش، بررسي رابطه بين صفات شخصيتي و بهزيستي روان شناختي با ميانجي گري نقش بخشش بود. روش بررسي: پژوهش حاضر توصيفي و از نوع علي ـ همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه ياسوج بود كه از ميان آنها 301 دانشجو(171دختر، 130 پسر) به روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده پرسش نامه بهزيستي روان شناختي ريف(PVBS)، پرسش نامه پنج عامل شخصيتي نئو(NEO) و پرسش نامه گرايش به بخشش هارتلند(HFS) بودند. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري( SEM )تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: نتايج نشان داد كه بين صفات شخصيتي(برون گرايي p 0.01, r = 0.32)، توافق پذيري p 0.01, r = 0.33، گشودگي به تجربه p 0.01, r = 0.39 و با وجدان بودن p 0.01, r = 0.41 با بهزيستي روان شناختي رابطه مثبت و معني دار، و بين روان رنجوري و بهزيستي روان شناختي رابطه منفي و معني دار وجود داشت p 0.01, r = 0.41 ، هم چنين نتايج نشان داد كه رابطه بين بخشايش(بخشودن خود p 0.01, r = 0.27)، بخشايش در موقعيت(p 0.01, r = 0.23 با بهزيستي روان شناختي مثبت و معني دار بود. يافته هاي حاصل از مدل يابي معادلات ساختاري نيز حاكي از اين بود كه ضريب مسير ويژگي هاي شخصيتي به بهزيستي روانشناختي33/0= beta; و بخشايش به بهزيستي روانشناختي258/0= beta; در سطح 01/0p le; معني دار هستند. هم چنين، نتايج روابط غير مستقيم، نقش واسطه اي بخشايش و معني داري اين روابط را تأييد نمودند. نتيجه گيري: ويژگي هاي شخصيتي هم به صورت مستقيم و هم غير مستقيم از طريق بخشايش با بهزيستي روان شناختي رابطه معني دار داشتند. نتايج حاصل از اين پژوهش با توجه به مطالعه هاي پيشين مورد بحث قرار گرفت و به برخي از كاربردهاي آن پرداخته شد.