بررسي تعديل كنندگي نگرش نسبت به تبليغات در روابط تصوير برند اصلي و وفاداري به برند بر توسعه برند

رسانه ها در دنياي امروز بخش زيادي از اوقات فراغت افراد را به خود اختصاص مي دهند و فراتر از آن منبعي مهم براي دستيابي به اطلاعات مورد نياز آنها به شمار مي‌آيند. تبليغات، يكي از متغيرهايي است كه شركت‌ها مي‌تواند با افزايش آگاهي و دانش مصرف كننده، پاسخ آنان را نسبت به توسعه هاي برند تغيير دهند. بطوري‌كه، استفاده از تبليغات شانس مقبوليت توسعه برند را افزايش مي‌دهد. هدف از اين تحقيق، بررسي تعديل كنندگي نگرش نسبت به تبليغات در روابط تصوير برند اصلي و وفاداري به برند بر توسعه برند است. روش تحقيق اين مقاله؛ از نظر هدف، كاربردي بوده و برحسب روش، تحقيقي همبستگي است كه با بكارگيري ابزار پرسشنامه و روش پيمايشي، داده‌هاي مورد نياز به روش تصادفي ساده در بين 175 مصرف كننده پكيج شوفاژ ديواري ايساتيس در شهرستان يزد توزيع و جمع آوري شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss18 تجزيه و تحليل گرديده؛ تاييد روابط بين متغيرها و عوامل از طريق تحليل عاملي تاييدي و تكنيك مدل سازي معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار LISREL8.72 انجام شده است. همچنين از رگرسيون سلسله مراتبي چند گانه براي بررسي فرض نقش تعديلگري متغير نگرش نسبت به تبليغات و براي بررسي متغيرها با توجه به حد وسط مقياس اندازه گيري از آزمون t يك نمونه استفاده شده است. نتايج حاصل از پژوهش نشان مي‌دهد كه تصوير برند اصلي بر وفاداري به برند، تناسب تصوير و تصوير برند جديد تأثير معناداري دارد. تأثير آگاهي از برند، وفاداري به برند و تناسب تصوير بر توسعه برند مورد تاييد بوده است. همچنين يافته‌ها نشان مي دهد نگرش نسبت به تبليغات تأثير وفاداري به برند بر توسعه برند را تعديل مي‌كند.