تحليل مقايسه‌اي پس انداز بر مبناي اخلاق، در نظريات اقتصاد متعارف و آموزه‌هاي اسلام

A comparatives analysis of saving based on morality in orthodox economic theories and Islamic teachings

يكي از اهداف اقتصادي در هر جامعه‌اي، دستيابي به رشد اقتصادي مي‌باشد و افزايش سرمايه‌گذاري مي تواند زمينه لازم را براي رشد اقتصادي فراهم نمايد. يكي از منابع تأمين مالي براي سرمايه‌گذاري، وجوه پس انداز شده توسط افراد مي‌باشد. در اين مقاله، قصد داريم به مقايسه نظريات پس انداز، ميان انديشمندان مسلمان بر مبناي اخلاق اسلامي و نظريات پس انداز در مكاتب كلاسيك و نئوكلاسيك بپردازيم. براي انجام اين پژوهش، ما از روش اسنادي استفاده كرديم و براي تجزيه و تحليل متن، از روش تحليل محتوا استفاده شده است. نتايج نشان داد كه با توجه به مباني اقتصادي پس‌انداز و مقايسه آنها با نظريات انديشمندان مسلمان، پس‌انداز در اقتصاد اسلامي برخلاف اقتصاد متعارف، در چهارچوب اخلاق اسلامي مي‌باشد؛ و روش‌هاي جديدي براي پس‌انداز بيشتر، با توجه به آموزه هاي اسلامي معرفي مي گردد.

The economic growth is a main economic goal, which requires increasing investment. The personal savings provide resources for investment. In this paper, we aim to compare saving theories among Moslem scholars, according to the Islamic ethics, with saving theories of classical and neo- classical schools. To do this, we use documentary method and apply “content analysis” to analyze related texts. According to the theoretical basics of saving and comparing them with viewpoints of Moslem scholars, the results indicate that saving in the context of Islamic economics contrary to orthodox economics, is compatible with Islamic ethics framework. Hence, new methods are introduced to save more according to the Islamic teachings.