كليدواژه :
بهزيستي , روان شناختي , زناشويي , سازگاري , كمال گرايي
چكيده فارسي :
هدف پژوهش تعيين الگوي ساختاري كمال گرايي، بهزيستي روان شناختي و سازگاري زناشويي بود.
روش
روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و جامعه آماري تمام ساكنين شهر كرج به تعداد 1614626 نفر در سال 1393 بود. نمونه برداري در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول به روش نمونه برداري چندمرحله اي منطقه هاي 2، 3، 5، 7 و 10، و در مرحله دوم به شكل تصادفي، 5 مركز از هر منطقه از بين مراكز تفريحي و فرهنگي و سپس بر اساس پيشنهاد گاداگنولي و وليسر (1998) در مورد حجم نمونه در پژوهش هاي الگويابي معادله هاي ساختاري، از هر مركز 20 نفر به شكل داوطلبانه، و درنهايت 500 زن و مرد متاهل انتخاب شد. ابزارهاي پژوهش مقياس چندبعدي كمال گرايي فراست، مارتن، لاهارت و روزنبليت (1990)، بهزيستي روان شناختي ريف (1989) و سازگاري زناشويي اسپانير (1976) بود. داده هاي 405 نفر پس از حذف 90 پرسشنامه مخدوش و 5 آزمودني پرت از روند پژوهش با استفاده از روش الگويابي معادله هاي ساختاري تحليل شد.
يافته ها
نتايج نشان داد بهزيستي روان شناختي رابطه بين معيارهاي فردي (229/0=β، 001/0=P)، سازماندهي (064/0=β، 047/0=P)، نگراني در مورد اشتباه ها (212/0-=β، 001/0=P)، ترديد نسبت به اعمال (212/0-=β، 001/0=P)، انتقادگري والدين (257/0-=β، 001/0=P) و انتظارهاي والدين (141/0=β، 001/0=P) را با سازگاري زناشويي ميانجي گري مي كند.
نتيجه گيري
از آنجا كه بهزيستي روان شناختي پايين زوج ها مي تواند احتمال ناسازگاري در زندگي زناشويي را افزايش دهد، پيشنهاد مي شود، در مشاوره هاي پيش از ازدواج و در زوج درماني براي تداوم ازدواج به ويژه براي زوج هاي كه علاوه بر نارضايتي و ناسازگاري هاي زناشويي، داراي بهزيستي روان شناختي پايين نيز هستند، بر كمال گرايي مثبت و منفي و بهزيستي روان شناختي آن ها توجه شود.
چكيده لاتين :
Aim: The aim of the study was to determine structural model of perfectionism, psychological well-being, and marital adjustment. Method: Method was descriptive correlational and the statistical population included all residents of
Karaj City (N=1614626) in 2014. Sampling was done in two stages. Through
multistage sampling in the first stage 2, 3, 5, 7 and 10 regions and in the second
stage five centers in every region were selected randomly from sports and
cultural centers and then based on Guadagnoli & Velicer (1998) proposal about
sample size in structural equation modeling, 20 people in every center
volunteered and finally 500 married people (250 couples) were selected.
Research tools were Frost, Marten, Lahart & Rosenblate’s (1990) Multiple
Perfectionism Scale, Ryff’s (1989) Psychological Well-Being Scale and
Spanier’s (1976) Dyadic Adjustment Scale. The data for 405 participants after
exclusion of 90 distorted questionnaires and removal of five outliers from the
research process, was analyzed by structural equation modeling. Results:
Results showed that psychological well-being mediates the relationship
between personal standards (β= 0.229, P= 0.001), organization (β= 0.064, P= 0.047), concern over mistakes (β= -0.212, P= 0.001), doubts about actions (β=
-0.212, P= 0.001), parental criticism (β= -0.257, P= 0.001), parental
expectations (β=0.141, P=0.001) with marital adjustment. Conclusion: Since,
low psychological well-being of couples can increase the likelihood of marital
maladjustment, it is recommended that, in pre-marriage counseling and in
couple therapy, to permanence of marriage specially for couples who in
addition to dissatisfaction and marital conflicts, have low psychological wellbeing
too, positive and negative perfectionism and psychological well-being of
them be considered.
