عنوان مقاله :
نقدي بر انتقاد كريپكي از نظريه معناي فرگه در فرايند معنابخشي و تثبيت مدلول
عنوان به زبان ديگر :
A criticism on Kripke's Critique of Frege's Theory of Meaning in the Process of Signification and Confirmation of the Reference
پديد آورندگان :
ملكي، عليرضا دانشگاه مفيد، قم، ايران
كليدواژه :
كريپكي , نظريه معنا , نامگذاري و ضرورت , فرگه
چكيده فارسي :
نظريه معنا و فرايندهاي حصول و تطابق آن با كلمات، عبارات يا جملات همواره مورد نظر و مناقشه بوده است. شيوه معنابخشي به يك كلمه يا عبارت، بهخصوص نامهاي خاص، يكي از موضوعات مورد توجه در اين بحث است. علاوه بر موضوع معنابخشي، شيوه دلالت لفظ از طريق معنا بر مدلول، كه به فرايند تثبيت مدلول مشهور شده، نيز همواره مورد مناقشه قرار گرفته است. كريپكي انتقاداتي را بر نظريه گوتلوب فرگه درباره معناي نامهاي خاص و توصيفاتِ او از روند معنابخشي به يك نام خاص و به دنبال آن، فرايند تثبيت مدلول از طريق معناي مطرحشده وارد ميكند. او با بيان خلط موجود در فرايندهاي دوگانه نظريه فرگه، و به تبع آن راسل، معتقد است كه اين نظريه ناكارآمد، ناقص و باعث گمراهي است. اين نوشتار در پي به دست دادن تمام زواياي نگاه و توصيف كريپكي از نظريه معناي فرگه نيست، بلكه درصدد است مهمترين توصيف كريپكي از اين نظريه، كه در نامگذاري و ضرورت منعكس شده، را مطرح كند و نقد كريپكي را به چالش بكشد. از اين رو، دامنه مباحث به كتاب نامگذاري و ضرورت و آثار مورد ارجاع كريپكي از فرگه و راسل محدود خواهد بود؛ در تشريح نظريات، فراتر از اين آثار خواهيم رفت، اما در نقد ديدگاه كريپكي، بر اساس مدعيات او در كتابش عمل خواهيم كرد. انتقاد كريپكي بر فرگه مبني بر خلط بين دو فرايند تثبيت مدلول و معنابخشي به يك عبارت در معنا در اين نظريه صحيح نيست و كريپكي با يك مصادره به مطلوب و انتساب رأي محتمل به آراي فرگه، اين نظر را خلق و نقد ميكند، در صورتي كه فرگه هيچ تصريحي به ادغام اين دو فرايند در معنا ندارد و نميتوان برداشت دقيقي از نظر او اراده كرد. از آنجا كه كريپكي اين نظريه را براي گسترش ديدگاه خود نقد ميكند، ميتوان انتظار داشت كه برخي از زوايا ناديده انگاشته شوند يا حتا ميزان دقت لازم و وفاداري مورد نياز براي تشريح نظريه مخالف و آنچه واقعاً مورد نظر فرگه و راسل بوده است، به كار نرفته باشد. جهت حصول اين نتيجه، ابتدا بايد نظريه معناي فرگه بر اساس مقاله «معنا و مدلول» بهخوبي تشريح شود و پس از آن، بر اساس مدعيات كريپكي در باب دو فرايند تثبيت مدلول و معنابخشي به يك عبارت تحقيق شود. اين مقاله مدعي است كه نميتوان بر اساس نظرات فرگه اين دو مقام را در معنا جست و كريپكي در توصيف خود از اين نظريه و تشريح آن، بهعمد يا بهسهو، دقت كافي را به كار نبرده است.
چكيده لاتين :
In Gottlub Frege's theory of the meaning of particular names and his descriptions of the meaning-making process of that, and subsequently, the process of conformation and fixing the references through the proposed meaning, Kripke introduces criticism. By misrepresenting the dual processes of Frege's theory, and consequently Russell's, Kripke argues that this theory is ineffective and misleading.
My main purpose is to discuss Kripke's most important description of the theory, which is reflected in "naming and necessity" and to challenge Kripke's critique. Accordingly, I believed that Kripke's criticism of Frege for the confusion between the two processes of fixing and meaning-making in a sense in the theory is incorrect, and Kripke created this view and mistakenly attributes this idea to Frege at first. Actually, Kripke made this idea for Frege and from his theories in Sence and Reference. But Frege never mentioned this misleading in the process of fixing the sense for the references. Kripke after this creation began to critique on Frege in this.
For this conclusion, we first need to explain Frege's theory of meaning and then we will research in terms of two processes of references and meaning fixation. This article claims that the two cannot be traced in the Frege's views, and Kripke has not used sufficient precision, deliberately or inadvertently, in his description of this theory.
عنوان نشريه :
هستي و شناخت