رفتارهاي مخرب كاري كاركنان در دانشگاه پيام نور استان البرز و عوامل به وجودآورنده آن با رويكرد آميخته

Disruptive Behaviors of Staff at Payame Noor University of Alborz Province and Its Causing Factors with a Mixed Approach

رفتارهاي مخرب كه در عصر حاضر با سرعت زيادي در حال افزايش است، پيامدها و آثار منفي جبران ناپذيري براي سازمانها در پي خواهند داشت. لذا، در طي دهههاي اخير توجه محققان را به خود جلب كرده است. در همين راستا پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل به وجودآورنده رفتارهاي مخرب كاري كاركنان در دانشگاه پيام نور كرج صورت گرفت. اين پژوهش از لحاظ هدف كاربردي و از نظر شيوة جمعآوري دادهها توصيفي پيمايشي است. همچنين پژوهش حاضر با استفاده از روششناسي پژوهش آميخته )كيفي- كمي( مورد تحليل قرار گرفته است. در مرحلة اول جهت شناسايي عوامل به وجودآورنده رفتارهاي مخرب، مصاحبه با تعداد 01 نفر از اعضاي هيئت علمي و خبرگان در حوزة رفتار كاركنان صورت گرفت و با استفاده از روش تحليل محتواي كيفي تجزيه و تحليل و پرسشنامهاي طراحي شد كه مبناي پژوهش كمي قرار گرفته است. جامعة آماري مربوط به مطالعة كمي، شامل كاركنان دانشگاه پيام نور استان البرز به تعداد 542 نفر بوده است كه حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران، 021 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوري در اين پژوهش، پرسشنامة استاندارد بوده كه پايايي اين پرسشنامهها با استفاده از ضريب 1 تأييد شد. جهت تجزيه و تحليل دادههاي جمع آوري شده از نرمافزار مدلسازي معادلات ساختاري اسمارت / آلفاي كرونباخ 10 پي ال اس استفاده شد. نتايج يافته ها حاكي از آن است كه هوش عاطفي و تعامل رهبر – عضو داراي تأثير معكوس بر رفتارهاي مخرب كاري هستند و در مقابل بيعدالتي، استرس و ويژگي شخصيت شامل درونگرايي، عدم توافق پذيري، عدم وظيفه شناسي، روان رنجوري و عدم گشودگي به تجارب تأثير مستقيم بر رفتارهاي مخرب كاري دارند.

Malicious behaviors, which are rapidly increasing in the modern era, will have irreparable negative consequences for organizations, so it has attracted researchers' attention in recent decades. In this regard, the present study was conducted to identify the factors that cause destructive behaviors of staff at Payam Noor University of Karaj. This study is a descriptive survey in terms of purpose and method of data collection. In addition, the present study has been done using a qualitativequantitative research methodology. In the first stage, to identify the factors causing malicious behaviors, 10 professors, faculty members and experts were interviewd face-to-face. A qualitative content analysis was used to design a questionnaire for quantitative part. The statistical population of the study consisted of 245 employees of Payam-e-Noor University of Alborz. The sample size was 150 individuals selected using Cochran formula. The instrument for collecting data was standard questionnairs. The reliability of these questionnaires which was calculated through Cronbach's alpha coefficient formula was 0.91. Structural equation modeling software was used to analyze the collected data. The results indicate that emotional intelligence and leader-member interaction have the opposite effect on malicious behaviors, and in contrast, injustice, stress, and personality features, including introversion, incompatibility, lack of conscientiousness, neuroticism, and inattention to experience have direct impact on destructive behaviors.