بررسي اثربخشي درمان شناختي - رفتاري و درمان با متادون در كيفيت زندگي، مقابله با ولع و پريشاني روان شناختي افراد در حال پرهيز

An Investigation of the Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy and Methadone Treatment on Quality of Life, Cravings Management, and Psychological Distress in Individuals Abstaining from Drugs

زمينه و هدف : اختلالات مصرف مواد، يكي از مهم‌ترين مسايل حوزه سلامت رواني به حساب مي‌آيد كه مي‌تواند براي افراد مبتلا و خانواده و جامعه‌اي كه اين افراد در آن زندگي مي‌كنند، موجب پيامدهاي زيانباري گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان با متادون و درمان شناختي- رفتاري بر كيفيت زندگي، مقابله با ولع و پريشاني روان‌شناختي افراد در حال پرهيز از مواد مخدر بود. مواد و روش‌ها: پژوهش در چارچوب طرح‌هاي تجربي تك آزمودني با استفاده از طرح خطوط پايه اجرا شد. بر اساس ملاك‌هاي ورود به پژوهش، 4 نفر با استفاده از نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درماني و درمان شناختي- رفتاري قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجويز پزشك، درمان خويش را دريافت نمودند و افراد گروه شناخت درماني، تحت 12 جلسه درمان شناختي- رفتاري اعتياد قرار گرفتند. تمامي آزمودني‌ها در فواصل معين پرسش‌نامه‌هاي كيفيت زندگي، عقايد وسوسه‌انگيز، پرسش‌نامه افسردگي (Beck Beck Depression Inventory يا BDI) و پرسش‌نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor يا BAI) را تكميل نمودند. يافته‌ها: با در نظر گرفتن بازبيني ديداري نمودارها، اندازه اثر، شاخص‌هاي بهبودي و كاهش نمرات، درمان شناختي- رفتاري در افزايش كيفيت زندگي (اندازه اثر 0/9- در برابر 0/62-) و كاهش علايم افسردگي (اندازه اثر 0/92 در برابر 0/78) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درماني در كاهش ولع (اندازه اثر 0/84 در برابر 0/74) و علايم اضطراب (اندازه اثر 0/86 در برابر 0/87) به يك اندازه مؤثر به دست آمد. نتيجه‌گيري: درمان شناختي- رفتاري از طريق اصلاح چارچوب تفكر موجب كاهش پريشاني‌هاي روان‌شناختي و ولع مصرف و همچنين، بهبود كيفيت زندگي مي‌گردد.

Aim and Background: Substance use disorder (SUD) is one of main issues in the field of mental health and can have negative consequences for patients as well as their families and the society in which they live. The purpose of this study was the investigation of the effectiveness of cognitive behavioral therapy (CBT) and methadone treatment on quality of life (QOL), cravings management, and psychological distress in individuals abstaining from drugs. Methods and Materials: This research was implemented using the multiple baseline experimental design within the framework of a single-subject research. Based on the study inclusion criteria, 4 patients were selected using convenience sampling and assigned to the CBT and methadone treatment groups. Individuals in the methadone treatment group received their medication in accordance to the prescription of a physician and those in the CBT group underwent 12 sessions of CBT for addiction. All participants completed the quality of life questionnaire, craving beliefs questionnaire, Beck Depression Inventory (BDI), and Beck Anxiety Inventory (BAI) at certain intervals. Findings: Given the visual inspection of charts, effect size, indicators of improvement, and reduction in scores, CBT was more effective than methadone treatment in increasing QOL (effects size of -0.9 versus -0.62) and reducing depression symptoms (effect size of 0.92 versus 0.78). However, both treatment methods were equally effective in reducing craving (effect size of 0.84 versus 0.74) and anxiety symptoms (effect size of 0.86 versus 0.87). Conclusions: It can be concluded that CBT can decrease psychological distress and cravings and improve QOL through thinking structure modification.