پديد آورندگان :
مرندي، احمد دانشگاه ازاد اسلامي واحد خوي - گروه علوم تربيتي، خوي، ايران , زارعي، حيدر علي دانشگاه ازاد اسلامي واحد خوي - روان شناسي تربيتي، خوي، ايران , سرداري، باقر دانشگاه ازاد اسلامي واحد خوي - علوم تربيتي، خوي، ايران
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف تعيين سهم سبك هاي تفكر در پيش بيني خلاقيت هيجاني دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوي صورت گرفت. روش تحقيق حاضر از نوع همبستگي، با هدف پيش بيني بود. جامعه‌ي آماري تحقيق، شامل تمامي دانشجويان دختر و پسر رشته هاي علوم انساني دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوي در سال تحصيلي 94-1393 به تعداد 900 نفر بودند. حجم نمونه به تعداد 268 نفر تعيين شد كه از اين تعداد 110 دانشجوي پسر و 158دانشجوي دختر بودند. روش نمونه گيري تحقيق نيز از نوع روش تصادفي طبقه اي بود. براي جمع‌آوري داده‌ها، از فرم كوتاه پرسشنامه سبكهاي تفكر استرنبرگ (95/0= α) و خلاقيت هيجاني آوريل (77/0= α) استفاده شد. به منظور تحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري ضريب همبستگي پيرسون، تي مستقل، تحليل واريانس يكسويه و رگرسيون خطي چندگانه استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد كه بين سبكهاي تفكر نوع اول (قانوني، قضاوت گر، سلسله مراتبي، كلي و آزاد انديش) و نوع دوم (اجرايي، جزيينگر، مونارشي، محافظه كار) و نوع سوم (آنارشيست، اليگارشي، دروني و بيروني) با خلاقيت هيجاني رابطه مثبت معنادار وجود دارد و همچنين در سبكهاي نوع اول (قانوني، قضاوت گر، سلسله مراتبي، كلي و آزاد انديش) و نوع سوم (آنارشيست، اليگارشي، دروني و بيروني) در بين دانشجويان دختر و پسر تفاوت معناداري مشاهده شد. اما در سبكهاي تفكر و خلاقيت هيجاني بر حسب رشته تحصيلي و جنسيت دانشجويان تفاوت معناداري وجود نداشت. در نهايت نتايج حاصل از روش رگرسيون چندگانه نشان داد كه سبكهاي تفكر نوع دوم (اجرايي، جزيينگر، مونارشي، محافظه كار) مي‌توانند به طور معناداري خلاقيت هيجاني دانشجويان را پيش بيني كنند (434/0=β).
چكيده لاتين :
The purpose of this study was to determine the contribution of thinking styles in predicting students' emotional creativity in Islamic Azad University of Khoy. The present research was a correlational one with the purpose of prediction. The statistical population of the study consisted of 900 male and female students of humanities in Islamic Azad University of Khoy Branch in the academic year 2014-2015. The sample size was 268 students out of which 110 were male and 158 female. The sampling method was stratified random sampling. The short form of Sternberg Thinking Styles Questionnaire (α = 0.95) and Avril Emotional Creativity Questionnaire (α = 0.77) were used for data collection. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient, independent t-test, one-way ANOVA, and multiple linear regression. The results showed that between the first type of thinking (legal, judgmental, hierarchical, general and liberal thinking) and the second type (executive, local, monarchical, conservative) and the third type (anarchist, oligarchic, internal). Also, there was a significant difference in the first (legal, judgmental, hierarchical, universal and liberal thinking) and third (anarchist, oligarchic, internal and external) styles of male and female students. But there was no significant difference in thinking styles and emotional creativity with regard to the field of study and the gender of the students. Finally, the results of multiple regression showed that type II thinking styles (executive, local, monarchic, conservative) can significantly predict students' emotional creativity (β = 0.434).
