پديد آورندگان :
حسيني امام، سامرا دانشگاه سمنان - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي - گروه روان شناسي باليني , نجفي، محمود دانشگاه سمنان - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي - گروه روان شناسي باليني , مكوند حسيني، شاهرخ دانشگاه سمنان - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي - گروه روان شناسي باليني , صلواتي، مژگان مركز خدمات مشاوره و روان شناسي رهايي، تهران , رضايي، علي محمد دانشگاه سمنان - دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي - گروه روان شناسي تربيتي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقايسه اثربخشي آموزش مهارت تنظيم هيجان مبتني بر مدل هاي Gross و Linehan بر راهبردهاي تنظيم هيجان در نوجوانان داراي نشانگان باليني شخصيت مرزي بود.
مواد و روش ها
اين مطالعه از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. جامعه آماري شامل نوجواناني بود كه در سال 1396 به مراكز مشاوره و روان شناسي، خدمات روان پزشكي و مراكز مربوط به اورژانس هاي خودكشي در تهران مراجعه كرده بودند كه از ميان آن ها، 45 نفر به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و يك گروه شاهد قرار گرفتند. گروه هاي آزمايش طي 8 جلسه، هفته اي دو جلسه 90 دقيقه اي، به صورت گروهي تحت درمان قرار گرفتند. پرسش نامه تنظيم شناختي هيجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire يا CERQ) پيش از آغاز درمان و پايان جلسات درمان به طور گروهي اجرا گرديد. گروه شاهد نيز هيچ مداخله اي دريافت نكرد.
يافته ها
مدل Linehan بر تمامي راهبردهاي تنظيم هيجان تاثير گذاشت. مدل Gross نيز بر برخي از راهبردهاي تنظيم هيجان از جمله پذيرش، تمركز مجدد مثبت، تمركز مجدد به برنامه ريزي، اتخاذ ديدگاه، فاجعه آميزپنداري و سرزنش ديگران به جز زيرمقياس هاي سرزنش خود و نشخوار ذهني موثر بود.
نتيجه گيري
دو مدل آموزش مهارت تنظيم هيجان به دليل مولفه هاي مشترك درمان، بر راهبردهاي تنظيم هيجان موثر بود. در مجموع، نتايج حاكي از اثربخشي بيشتر مدل Linehan بر راهبردهاي تنظيم هيجان (كاهش راهبردهاي كمتر سازش يافته) بود. بنابراين، مي توان از اين مدل در جهت بهبود راهبردهاي تنظيم هيجان استفاده نمود.
چكيده لاتين :
Aim and Background: The purpose of the study was to compare the effectiveness of emotion regulation skills
training based on Gross and Linehan models on emotion regulation strategies in adolescents with borderline
personality disorder.
Methods and Materials: This was a quasi-experiment study with pretest/posttest method and control group. The
study population included all the adolescents with borderline personality disorder referred to counseling centers,
psychiatrists, and psychiatric services, as well as suicide emergency centers in Tehran City, Iran, in the year 2017.
45 patients were selected using random sampling method, and were randomly divided into two experimental groups
and one control group (n = 15). Both experimental groups were under treatment within 8 sessions, 2 sessions of 90
minutes weekly, while the control group received no treatment. The research tool included Cognitive Emotion
Regulation Questionnaire (CERQ), which was conducted in pretest and posttest assessments.
Findings: Linehan model had significant effects on all emotion regulation strategies in posttest survey. Gross model
had significant effects on some of emotion regulation strategies such as acceptance, positive refocusing, refocus on
planning, positive reappraisal, putting into perspective, catastrophizing, other-blame, except self-blame, and
rumination in posttest assessment.
Conclusions: Due to common components of treatment, both models of emotion regulation skills training were
effective on emotion regulation strategies. Overall, the results indicated Linehan model to be more effective on
emotion regulation strategies (reduction of less adaptive strategies). Therefore, it can be used to improve emotion
regulation strategies.
