شماره ركورد :
1156795
عنوان مقاله :
بررسي و تحليل آموزه‌هاي تعليمي در آثار برجستۀ عرفاني و صوفيانۀ حكيم ملاعباسعلي كيوان قزويني
پديد آورندگان :
محسني نيا، ناصر دانشگاه آزاد اسلامي - واحد علوم و تحقيقات، تهران , ابوالقاسمي، محسن دانشگاه آزاد اسلامي - واحد علوم و تحقيقات، تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي , صدرايي، رقيه دانشگاه آزاد اسلامي - واحد علوم و تحقيقات، تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
تعداد صفحه :
36
از صفحه :
128
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
163
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ادبيات تعليمي , عباسعلي كيوان قزويني , نقد اخلاقي و اعتقادي گناباديه , تصوف مرسوم , تصوف انفرادي و حقيقي
چكيده فارسي :
در ميان انواع ادبي، نوع تعليمي حدومرز خاصي ندارد و اين گونۀ ادبي بعد از نوع غنايي بيشترين بسامد را در ادبيات ايران دارد. تصوف و عرفان و باز شدن پاي آن به ادبيات نقش مهمي در تكميل و توسعۀ اين نوع مهم ادبي ايفا نموده است و متصوفه و عرفا ديدگاه‌هاي خود را بيشتر در قالب اين نوع ادبي بيان كرده‌اند. پژوهش پيش رو مي‌كوشد تا با بررسي و تحليل چهار اثر از برجسته‌ترين آثار صوفيانۀ حكيم ملاعباسعلي كيوان قزويني (1277ـ1357ق) فيلسوف، مفسر، شاعر و صوفي بزرگ اواخر دورۀ قاجار و پهلوي اول، شامل رازگشا، بهين سخن، استوار رازدار و عرفان‌نامه، مهم‌ترين ديدگاه‌هاي او در خصوص نقد اخلاقي اقطاب گناباديه را بعد از گسستن از آن‌ها، با استناد به اقوال خود او توضيح دهد و به اين پرسش اساسي پاسخ دهد كه علت اصلي جدا شدن وي از گناباديه بعد از همراهي طولاني‌مدت با آن‌ها چه بوده و انتقادهاي او از آن‌ها بر مبناي چه اصولي صورت گرفته است. و ديگر آنكه آرا و نوآوري‌هاي به‌قول خود او، منحصربه‌فرد و بي‌سابقه‌اش در مسائل تصوف و عرفان كدام‌اند و ارزش علمي و مقبوليت آن‌ها تا چه اندازه است. شيوۀ كار در اين پژوهش، از نوع تحليلي‌توصيفي است و روش كار كتابخانه‌اي و با رويكرد گفتمان انتقادي است، كه از طريق بررسي و تحليل آثار مورد نظر صورت مي‌پذيرد. جستار حاضر با واكاوي دقيق انديشه‌هاي مؤلف در موارد يادشده به اين نتيجه مي‌رسد كه علت جداشدن كيوان قزويني از گناباديه و اقطاب آن و بريدن از تصوف مرسوم مريدومرادي و نقد اخلاقي گناباديه، به‌دليل سرخوردگي ناشي از نرسيدن به اغراض مادي و كسب عنوان قطبيت سلسلۀ مزبور نبوده، بلكه او بعد از حدود سي سال همراهي با سلاسل گوناگون تصوف مرسوم بالاخص گناباديه درمي‌يابد كه اين نوع از تصوف و عرفان آن گمشدۀ حقيقي انسان طالب كمالي چون او نبوده و با معلوم شدن اين حقيقت تلخ تصميم به نقد اخلاقي و رد آن مي‌گيرد، و خود دست به تعريف و توضيح دقيق و جديدي از تصوف و عرفان حقيقي مي‌زند.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي
فايل PDF :
8173851
لينک به اين مدرک :
بازگشت