ليبراليسم و شهر؛ كنكاشي بر نسبت ليبراليسم و برنامه ريزي شهري

فاقد عنوان لاتين

ليبراليسم، مهمترين اصل فكري و فلسفي نظام سرمايه داري مبتني بر ماترياليسم است كه با داشتن مباني و آموزه هايي در ارتباط با افراد، آزادي، عدالت، دولت، اخلاق، اقتصاد وغيره؛ البته در شاخه هاي مختلف آن بي شك نقش غير قابل انكاري در برنامه ريزي شهرها در جهان داشته است به گونه اي كه ريشه بسياري از نهله هاي فكري در پارادايم برنامه ريزي شهري را مي بايد در ليبراليسم جستجو كرد.امّا مسئله اين است كه در مجموعه تحقيقات كشور كمتر به آن به صورت مستقل پرداخته شده است.بنابراين پژوهش حاضر به سبب اهميت موضوع با روشي توصيفي- تحليلي ژرفانگر مبتني بر مطالعات كتابخانه اي و اسنادي به تحقيق پرداخت.نوع تحقيق از نوع اكتشافي- بنيادي است.بر مبناي يافته هاي نحقيق، از آن جا كه هدف اصلي نظام سرمايه داري مبتني بر ليبراليسم تلاش در راه حداكثر كردن بازۀ اقتصادي است؛ اين شهرها با رواج الگوي مصرف گرايي و نيز گسترش حومه نشيني مواجه بوده است.البته هر يك از مهمترين شاخه هاي آن شامل ليبراليسم كلاسيك، اجتماعي و نئوليبراليسم رهنمودهاي متفاوتي در جهت رسيدن به حداكثر بازۀ اقتصادي و راندمان در شهرها دارند.