عنوان مقاله :
بررسي و نقد بنمايۀ اساطيري ديو در منظومۀ ويس و رامين و داستان گنبد پنجم هفتپيكر نظامي
پديد آورندگان :
قاسمي پور، قدرت دانشگاه شهيدچمران اهواز , امامي، نصراله دانشگاه شهيدچمران اهواز , ابراهيمي، مختار دانشگاه شهيدچمران اهواز , تلاوري، پگاه دانشگاه شهيدچمران اهواز
كليدواژه :
ويس و رامين , هفتپيكر , ديو , زرواني , مانوي
چكيده فارسي :
اسطورهها، به عنوان زيرساخت و پشتيبان فرهنگ در متون غنايي فارسي، نقش مهمي در بازنمايي خويشكاري شخصيتهاي روايي داشته است. در همين راستا، در روايتهاي اساطيري آفرينش، ديو و اهريمن با نقش نابودگري خود، در زيرساخت داستان سبب پس زدن شخصيتهاي اهورايي شده است. اگر از اين زاويه به موضوع بنگريم، بنمايۀ ديو باعث غناي داستاني در هر دو منظومۀ ويس و رامين و داستان گنبد پنجم هفتپيكر است و هر دو شاعر با تقابل نيروهاي اهريمني و اهورايي، شوق دوگانۀ خير و شرّ را در ژرفساخت روايت برجسته كردهاند. در هر دو منظومه، روايتگر ميكوشد با گفتار و رفتار شخصيتها، اخلاق و حكمت را رنگ و نماي پيروزمندانه بزند، اما پردازش و پرورش نقش ديو در ژرفساخت دو منظومه، يكسان نيست. مقالۀ حاضر، با روش تحليلي و توصيفي، ميكوشد خويشكاري بنمايۀ اساطيري ديو، در ظاهر و بطن روايت اين دو داستان را بررسي و تعيين كند. در زيرساخت اسطورهاي منظومۀ ويس و رامين كه نبرد ميان اهريمن و اهورامزداست، اخلاق و حكمت اهورايي كه «شاهموبد» نماد آن است، در برابر عشقِ ويس و رامين شكست ميخورد، درحاليكه در هفتپيكر نظامي، خرد اشراقي (اهورايي) و روح قدسي بر اهريمن نفس چيره ميگردد. بايد يادآوري كرد كه نوع نگرش شاعر و فضاي انديشگاني پيشامتن، بهويژه انديشۀ زرتشتي، زرواني و مانوي حاكم بر اين دو منظومه، سبب تفاوتهايي در تصويرپردازيها و روايتگريهاي داستانها شده است.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي دانشگاه آزاد اسلامي