اﺳﻄﻮرة ﻗﻬﺮﻣﺎن در ﺷﻌﺮ ﻓﺮوغ ﻓﺮﺧﺰاد

كهن الگوي قهرمان در ميان ديگر كهن الگوها، اهميت اساسي دارد، زيرا با هدف اصلي اسطوره كه هدايت انسان به سوي شناخت خود و درك هستي است، مطابقت دارد. الگوي جامعي كه جوزف كمپبل از مراحل سير قهرمان اسطوره-اي ارائه داده است، براي بررسي و تحليل بهره گيري آگاهانه و ناخودآگاه شاعران معاصر از مفاهيم اسطوره اي، قابليت فراوان دارد. گفتار پيش رو، سعي بر آشكار ساختن روند خويشتن يابي و كشف جنبه هاي تاريك ذهني فروغ فرخزاد همگام با سير قهرمان اسطوره اي دارد. بنابراين ضمن پرداختن به مراحل سفر قهرمان در الگوي كمپبل، چگونگي تجلي اين مفاهيم در اشعار فروغ و تكامل او در راه كشف حقيقت وجود خويش، در دو مجموعه شعر واپسينش، مبتني بر آراي كمپبل بررسي شده است. كشف مفاهيم اسطوره اي در اشعار فروغ فرخزاد، خواننده را به درك بهتري از زمينه هاي معنايي و محتوايي شعر او نائل مي كند. در پايان اين پژوهش به اين نتيجه مي رسيم كه فروغ فرخزاد ؛ آگاهانه يا ناآگاهانه براي تكامل روحي خويش تا جاودانگي، همانند قهرمان اسطوره اي مراحل رسيدن به خدابانو، پدر و در نهايت خدايگان را طي مي كند.