رويكردهاي سياست خارجي آمريكا در قبال تحولات اخيرمنطقه خاورميانه (2010-2014)

America's foreign policy approach towards recent developments in the Middle East (2010-2014)

مقاله حاضر بر آن است كه به اين سئوال پاسخ دهد كه تاكتيك­هاي سياست خارجي آمريكا در قبال تحولات اخير منطقه خاورميانه بر چه مبنايي طراحي شده است؟ با استفاده از چارچوب نظري رئاليسم به عنوان مبناي تحليل موضوع تحقيق به بررسي سياست خارجي آمريكا و تاكتيك­هاي آن پرداخته است. در واقع تاكتيك­هاي سياست خارجي آمريكا در منطقه به موضوعات عيني مربوط مي­شود كه مي­تواند تهديدي براي منافع ملي امريكا در منطقه باشد. دولت آمريكا براي مقابله با اين تهديدات، الف- به خطر افتادن تامين جريان انرژي و شريان نفت منطقه، ب- به خطر افتادن كشورهاي مستبد منطقه، پ- به خطر افتادن امنيت و منافع اسرائيل، ج- افزايش قدرت منطقه­اي ايران از تاكتيك­هاي گوناگوني بهره برده است.كانون تمركز اين مقاله بررسي تاكتيك­هاي سياست خارجي امريكا است و در اين بررسي از روش اثباتي تبييني استفاده شده است

This article is intended to answer this question that American foreign policy tactics toward recent developments in the Middle East are designed on what basis? This paper uses the theoretical framework of realism as the analytical basis to survey the American foreign policy tactics in Middle East region. Indeed American foreign policy tactics in Middle East region are related to objective topics that could be a threat to US national interest in Middle East. American government for countering these threats including;  A-  threat of energy stream security B- threat of stability of regional deposited states C- threat of Israel security and interest D- increasing  of  Iran regional power has used several tactics. Original emphasis of this paper is American foreign policy tactics in Middle East region during years 2010-2014. This paper uses analytical –demonstrability method.