عنوان مقاله :
روانشناسي زبان و زبانشناسي روان در داستان رستم و سهراب
پديد آورندگان :
اشرف زاده، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد , روحبخش مبصري، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد
كليدواژه :
حكيم ابوالقاسم فردوسي , رستم و سهراب , زبان و ذهن , روانشناسي شخصيّت , نقد ادبي
چكيده فارسي :
هر اثر ادبي، در پهنة زبان شكل ميگيرد و زبان، شبكهاي از نشانههاست كه دلالتهاي متفاوتي دارد. در واقع اثر ادبي در متن اتّفاق ميافتد ولي حوزۀ دلالتهاي آن در كنشي با خارج از متن رخ ميدهد. حوزههايي از جنس فلسفه، روانشناسي، جامعهشناسي و .... هر واژهاي در متن، از يكسو با جهان بيرون و از سوي ديگر با ذهن انسان در كنش است. واژهها گاه آنچنان تنيده شده با ذهن هستند كه ضمير ناخودآگاه انسان ميشوند و ناخودآگاهِ انسان، دغدغة علومي چون روانشناسي و زبانشناسي و در يك كلام، دغدغه فلسفة زيباييشناسي است.جايگاهي كه ميتوان در آن ناخودآگاه را تبيين كرد، بررسيِ نتيجة كنش و واكنشِ زبان و ذهن است. بههمين علّت زبانشناسي با رويكرد روانشناسي ميتواند سهم مهمي در شناساندن يك اثر ادبي به جامعه و حتّي شناساندن اثر ادبي به خودِ نويسنده و مؤلّفِ آنرا داشته باشد. مهمترين دستاورد اين پژوهش، بررسي و نقد لغزشهايزباني در داستان رستم و سهرابِ حكيم ابوالقاسمفردوسي است كه به اين بهانه، برخي از ايمانهاي قلبي و سرخوردگيهاي اجتماعي اين شاعر فرزانه و محجوبِ ايرانزمين، نمايان ميگردد.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي