مقايسه تربيت فرزند در شاهنامه وتربيت فرزند در عصر حاضر

بامقايسه نحوه تربيت فرزند در شاهنامه وتربيت در عصر حاضر وتحليل وبررسي آن از جهت روانشناختي وجامعه شناسي به اختلاف وشباهت هايي برخورد مي كنم كه مربوط به تغيير در نوع نگرش به انسان است ،از موجودي فرامادي به موجودي كاملا مادي. در گذر پرشتاب تكنولوژي امروزي، فرهنگ وتمدن، دچارتحول و دگرگوني شگرفي شده به طوري كه ملاك ارزشيابي، ديگر ميزان علم ودانش ورفتار هاي اخلاقي و انساني به نظر نمي آيد.هنروري ،احترام ،دعا وسپاس از ايزد ، مشورت در امور،ورزيدگي وآزمايش،غيرت ،دليري، كه روزي در شاهنامه، فرد را خودساخته ،سالم وفداكار وآماده خدمت به وطن مي سازد، ديگر جلوه گري نمي نمايد. آموزش وپرورش خود نيز كه عامل انتقال فرهنگ به نسل جديد مي باشد دستخوش اين شتابزدگي قرارگرفته وبا آن همسو مي گردد. نقش خانواده در زندگي فرزندان كمرنگ شده و اختلاف سليقه ها به فاصله بين آنها دامن مي زند . فرهنگ جديد با قدرت بيشتر جاي خود را با فرهنگ قديم عوض مي كند.آسيب هاي اجتماعي ،روح و روان ،منش ورفتار فرزندان را متحول ساخته وآنها را دچار سردرگمي و حيرت وبي هويتي نموده وتبليغات ،رسانه ها، ماهواره ها آنها را شيفته زرق وبرق وتجمل گرايي وآنچه كه ديگران برآن صحه مي گذارند، مي نمايد. به كجا چنين شتابان

this article has no abstract