شماره ركورد :
1157964
عنوان مقاله :
تحليل گفتمان انديشه هاي محوري اقبال لاهوري با تأكيد بر«اجتهاد، تفكر خودي و حكومت اسلامي»
پديد آورندگان :
ضامني پور، علي دانشگاه علامه طباطبايي - گروه مطالعات ارتباطي، تهران , مهدي زاده، محمد دانشگاه علامه طباطبايي - گروه مطالعات ارتباطي، تهران
تعداد صفحه :
35
از صفحه :
93
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
127
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
اقبال لاهوري , تحليل گفتمان , فلسفه خودي , حكومت اسلامي , مدرنيسم
چكيده فارسي :
ظهور دوران مدرن و نفوذ استعمار دركشورهاي شرقي هم خواري بود و هم نعمت. خواري از آن جهت،كه به از دست دادن سرمايه­هاي گذشته و رفتن به زير يوغِ كشورهاي غرب انجاميد، انجامي نيك بود از آن رو كه باعث شد به سكوت و ركودِ چندصد ساله خود پي ببرند. پيشتاز اين بيداري در ميان مسلمانان سيدجمال اسدآبادي بود و بعد از آن صداي آزادي از گوشه گوشه­ كشورهاي اسلامي شنيده شد. مسلمانِ هندي ديرتر از ديگر هم­كيشانِ خود به مبارزه با استعمار رفتند. استعماري كه تا رگ و پي آنها نفوذ كرده بود. اقبال لاهوري شاعر، نويسنده و فيلسوف در مبارزه با استعمار ازهمه خوشنام­تر و پرآوازه­تر است. او در پي بنا نهادن حكومتي، با معيارهاي قرآني است، هرچند تفسير او از هستي به طور مطلق تفسير درون متني نيست و بنيان­هايِ انديشه­اش را با نوشته هايِِ فيلسوفانِ غربي به محك آزمايش مي­گذارد، اما بر اين باور است كه اين آغازي است كه با هيچكدام از آن انديشه­ها هم­سنخي ندارد. اقبال در بزنگاهِ زماني­اي پا به ميدان گذاشت كه رگه­هاي بيدارگري مسلمانان پيدا شده بود و با الگو قرار دادن سيدجمال الدين اسدآبادي درپي وحدت دوباره مسلمانان بوده است؛ وحدتي نه زيرِ پرچمِ خلافت، كه در ميدان قانون اسلاميِ مبتني بر اجتهاد به وجود آيد. اقبال با ردِ فلسفه يوناني و انديشه­هاي ناكارآمدِ انديشمندانِ مسلمانانِ سده­هاي پيشين، «فلسفه خودي» را مطرح كرد، فلسفه­اي كه به زعم او نه تنها روش هستي شناسانه، آينه­اي است كه مي­بايست هستي در آن پيدا شود
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياسي و بين المللي
فايل PDF :
8175043
لينک به اين مدرک :
بازگشت