عنوان مقاله :
رويكردهاي نوستالژيك در نفثهالمصدور و مقايسهي آن با تاريخ جهانگشا
پديد آورندگان :
ابراهيمي طلب، نجلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - گروه زبان وادبيات فارسي، مشهد، ايران
كليدواژه :
نفثهالمصدور , نسوي , تاريخ جهانگشا , جويني , نوستالژي
چكيده فارسي :
يكي از مباحث مطرح در نقد آثار ادبي از نظر روانشناسي، «نوستالژي» است. نوستالژي يا غم غربت، در اصطلاح عبارت است از احساس دلتنگي و حسرت نسبت به گذشتهها و خاطرات خوشي كه اكنون از دست رفته و معمولاً همراه با درد و اندوه است. اين مقوله از ديرباز در بيشتر آثار ادب فارسي راه يافته است و به دلايلي از جمله تغيير اوضاع و احوال سياسي و اجتماعي انعكاس ويژهاي دارد.
از جمله نويسندگاني كه در كتابش دغدغههاي نوستالژيك راه يافته، شهابالدين محمد زيدري نسوي مؤلف نفثهالمصدور است چرا كه مخاطب تنها با خواندن چند سطري از كتاب او، به كلام پرسوز و گداز نويسنده و درد و حسرتهاي او پي ميبرد. تاريخ جهانگشا نيز اثري است كه كم و بيش اين حس نوستالژيكي در آن راه يافته است و گويا نويسندهي آن، عطاملك جويني در ضمن شرح گزارشهاي تاريخي خود به بيان حسرتهاي خويش و جامعه نيز ميپردازد. نوستالژي در آثار ادبي از راه مولفههاي زباني و بياني به ظهور ميرسد و نقد روانشناختي در حوزهي ادبيات، بررسي اين حس را در آثار شاعران و نويسندگان را بر عهده دارد. اين پژوهش در نظر دارد كه با نگاه نوستالژيك اين دو اثر را بررسي كند و زمينههاي پيدايش نوستالژي را در آنها بيايد.
چكيده لاتين :
this article has no abstract
عنوان نشريه :
فصلنامه تخصصي زبان و ادبيات فارسي