تأثير آموزش تغذيه دوران بارداري بر اساس مدل اعتقاد بهداشتي بر آگاهي و نگرش زنان مراجعه كننده به مراكز بهداشتي درماني شهرستان گنبد كاووس

زمينه و هدف بارداري زمان مناسبي جهت تغيير در عادات غذايي است. آموزش تغذيه اي نقش مهمي در ارتقا سلامت مادر و فرزند دارد. لذا اين تحقيق با هدف بررسي تأثير آموزش تغذيه دوران بارداري بر اساس مدل اعتقاد بهداشتي، بر آگاهي و نگرش زنان باردار انجام شد. مواد و روش ها جامعه آماري مطالعه نيمه تجربي حاضر، زنان باردار مراجعه كننده به مراكز بهداشتي درماني شهرستان گنبد كاووس در سال 1392 بودند. جمعيت آماري در هر گروه حدود 80 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي برآورد شد و ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تعيين اعتبار و پايايي پرسشنامه از روش پانل خبرگان، آلفاكرونباخ و روش آزمون مجدد استفاده شد. اطلاعات دريافت شده از دو گروه شاهد و مورد، قبل و دو ماه بعد از مداخله با هم مقايسه و داده ها با نرم افزار SPSS v.16 تجزيه و تحليل گرديد. يافته ها بعد از مداخله آموزشي ميانگين آگاهي و سازه هاي مدل اعتقاد بهداشتي، در گروه مداخله نسبت به شاهد بطور معني دار افزايش يافت، ولي ميانگين سازه راهنما براي عمل در اين دو گروه، تفاوت معني داري نداشت. نتيجه گيري آموزش بر مبناي مدل اعتقاد بهداشتي در ارتقاء آگاهي و نگرش زنان باردار، در خصوص تغذيه دوران بارداري اثربخش بود و انجام مداخلات آموزشي در اين زمينه توصيه مي شود.