بررسي رابطه بين ويتامين D سرم و پوسيدگي دندان بر اساس شاخص ICDAS در دانشجويان دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران

زمينه و هدف: پوسيدگي دندان بيماري شايعي است كه منجر به كاهش كيفيت زندگي افراد مي‌شود. تحقيق حاضر با هدف بررسي رابطه بين ميانگين ويتامين D سرم و پوسيدگي دنداني در دانشجويان دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران انجام شد. روش بررسي: اين مطالعه توصيفي مقطعي بر روي 123 نفر از دانشجويان دندان پزشكي سال سوم تا آخر انجام شد. اطلاعات دموگرافيك و سلامت آن‌ها از طريق چك ليست تكميل گرديد. سطح سرمي ويتامين D افراد از طريق نمونه‌گيري خوني تعيين شد. بررسي پوسيدگي توسط شاخص ICDAS (international caries detection and assessment system) در دو سطح شامل D(1-6)MFT (مجموع دندان‌هاي پوسيده، پر شده و از دست رفته) و D(3-6)MFT (مجموع دندان‌هاي با پوسيدگي پيشرفته، پر شده و از دست رفته) گزارش شد. براي آناليز داده‌ها از نرم‌افزار آماري SPSS (statistical package for social sciences)نسخه‌ 25.0 و آزمون‌هاي همبستگي و رگرسيون استفاده شد. يافته‌ها: ضريب همبستگي بين سطح سرمي ويتامين D و شاخص پوسيدگي D(16)MFT برابر 0.089 با PValue معادل 0.328 بود كه از نظر آماري معني‌دار نبود. آزمون رگرسيون به روش backward نشان داد متغير D(36)MFT با متغير‌هاي مستقل شامل كمبود ويتامين D (P 0.001)، وزن (0.012=P)، ويزيت ساليانه دندان پزشكي (0.023=P) و تعداد ميان وعده شيرين در روز (0.03=P) رابطه آماري معني‌دار و مستقيم و با مصرف شير در هفته (0.026=P) رابطه آماري معني‌دار و عكس داشت. نتيجه‌گيري: در دانشجويان دندانپزشكي، اگرچه رابطه‌اي بين كمبود ويتامين D سرم و مراحل اوليه پوسيدگي دندان به دست نيامد، اما اين رابطه در مراحل پيشرفت پوسيدگي ديده شد.