بررسي روايت خود در بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا بر اساس نظريه تحليل ساختاري ژنت

اهداف اين پژوهش با هدف بررسي روايت از خود بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع تحليل روايت بود و نمونه آماري آن عبارت بود از ۹ نفر بيمار مبتلا به اسكيزوفرنيا كه به روش نمونه‌گيري هدفمند انتخاب شدند. ابزارهاي استفاده‌شده در اين پژوهش شامل فرم مصاحبه وضعيت رواني و مصاحبه داستان زندگي مك آدامز بود. به منظور تحليل داده‌ها از دو روش تحليل ساختاري ژنت و تحليل محتوا استفاده شد. يافته ها نتايج نشان داد كه روايت اين بيماران با وضعيتي بي‌ثبات آغاز مي‌شود و در آن سرنخ‌هاي آشوبي بزرگ وجود دارد. اين آشوب معمولاً ابتلاي راوي به بيماري اسكيزوفرنياست كه زندگي او را كاملاً تحت تأثير قرار مي‌دهد. بر اساس تحليل محتوا درون‌مايه اصلي در روايت از خود بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا درون‌مايه قرباني‌شدن بود. درون‌مايه‌هاي طرد، ناامني، تنهايي، شرم و گناه نيز از ديگر درون‌مايه‌هاي اصلي روايت‌هاي اين بيماران محسوب مي‌شوند. همچنين درون‌مايه پدر غايب و مادر بيش از حد مداخله‌گر نيز از مهم‌ترين يافته‌هاي حاصل از روايت آزمودني‌هاي پژوهش حاضر بود. نتيجه گيري يافته‌ها حكايت از اين داشت كه درك بيماران مبتلا به اسكيزوفرنيا از خود دركي خودمركزبين است و بيماري در فهم آن‌ها از خود نقش محوري دارد.